بی عینک
tiknews نوشت:
پخش «اعترافات هاله اسفندیاری و کیان تاجبخش»؛ تاثیر مثبت یا منفی؟
و در ذیل آن نوشت :
یک کارشناس مسائل سیاسی ضمن انتقاد از پخش فیلم اعترافات اسفندریاری و تاجیبخش گفت: متاسفانه پخش چنین فیلمهایی از تلویزیون تاثیر معکوس دارد.
وی به خبرنگار سیاسی خبرگزاری انتخاب گفت: با توجه به سابقه پخش چنین فیلم هایی آثار نه چندان جالب آن بر روی مردم، پخش فیلم اعتراف افندیاری و تاجیبخش نمی تاند آثار مثبتی در پی داشته باشد.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: چه بهتر بد که ابتدا دادگاه این دو برگزار می شد و پس از اعلام حکم نهایی، فیلم اعترافات پخش می شد. انتهای خبر
هر کی با ننش قهر کرده اومده کارشناس شده !!!!
اصلا کی گفته هر کی شد استاد دانشگاه هر چیزی که در زمینه تخصص اش گفت صد در صد درست است و باید مثل تنزیل آسمانی با آن برخورد کرد؟
سوال : اگر پخش ان اعترافات تبعات منفی دارد پس چرا کاخ سفید اینقدر دستپاچه و نگران شد و رییس خانم اسفندیاری قبل از انتشار اعترافات خانم هاله اسفندیاری همه مطالب را تکذیب کرد و غیر مشروع خواند ؟؟؟؟؟؟
اگر این مصاحبه به زور انجام شده پس چرا آقای تاجبخش از روی کاغذ میخواندند ؟ آن هم مطالبی طبقه بندی شده و مرتب ؟و با آن حالت ریلکس و بدون اضطراب ؟
عزیزم وقتی خدا بخواهد دشمنانش را رسوا کند اینجوری رسوا میکند . اگر مشکل داری با خدا در میون بذار.
خدایا خودت ما رو هدایت کن . آمین
یه بار یه شخصی که عینک خوش خیالی زده بود به یک بی عینک ( bieynack ) رسید . بی عینک نه گذاشت و نه برداشت گفت : فوتبال برای همه ی مردم جهان مهمه چون صهیونیست می خواد .
با عینک :صهیونیست بیچاره چه تقصیری داره ؟
بی عینک: رئیس یا اسپانسر های باشگاه های مهم فوتبال دنیا یهودی هستند مثل چلسی و رئال مادرید .
با عینک :این که دلیل نمیشه .
بی عینک : تبلیغات ثابت کنار زمین در بازیهای جام جهانی طی چهل سال گذشته اکثر مال یهود است.
مثل coca colaوford و....
با عینک :من هنوز هم سر حرف قبلی ام هستم.
بی عینک:چند بار تا حالا هنگام برگزاری جام جهانی فوتبال صهیونیست حملاتش را به فلسطین تشدید کرده است و چون افکار عمومی معطوف به بازیهای جام جهانی یا اصلا خبری از فلسطین روی خبر گزاریها نمیره یا اگر میره توجهی به آن نمیشه.
با عینک:چه ربطی داره.
بی عینک: یکی از سیاستهای مهم صهیونیست تخدیر ذهن وفرورفتن درسرگرمیست و etertainment.
اتلاف 90 دقیقه از عمر 700 میلیون نفر هم خودش موفقیت بزرگی است .
با عینک : تو زیادی بدبینی .
بی عینک : اینو چی میگی ؟ یکی از مصوبات لو رفته در جلسات محرمانه سران یهود اینه که ما (یعنی یهود ) با استفاده از سکس و فوتبال جوانان را سرگرم میکنیم تا به اهدافمان دست یابیم و این در کتاب دنیا بازیچه یهود دقیقا ذکر شده .
با عینک : این شد یه چیزی چرا اینو زودتر نگفتی ؟
باعینک : لازم نیست که من بگم عینک ات را بردار تا خودت ببینی .
بی عینک : این که می بینی فوتبال و بیش از آن حواشی آن بیش از نیمی از اخبار ورزشی را در بر میگیرد آن هم در صدر اخبار , علتش یک جمله است "چون صهیونیسم می خواهد " قبلا دوست داشت بیسبال ورزش محبوب دنیا باشد و الان هم می خواهد فوتبال جایگزین آن شود .
تنها کاری که میتوانم بکنم این است که آرزو کنم صهیونیست , ورزش کشتی , وزنه برداری والیبال را عنایتی بفرماید تا بلکه صدقه سر آنها در کشور ما هم بدان پرداخته شود ودر آن صورت این ما هستیم که حرف اول در دنیا در زمینه ورزش میزنیم و بقیه ورزشها می شوند کشک و ....یعنی شرایطی متفاوت با الان که ایران در فوتبال حتی در آسیا هم اول نیست چه برسد به جهان .
خواهش میکنم به کیوسک روزنامه فروشی نروید چون خبر ورزشی , ایران ورزشی , ابرار ورزشی و ...بر خلاف حرف مرا نشان میدهد و خواهید دید که تیتر اول در هر حالی فوتبالی است !......فعلا همین
والسلام علی من اتبع الهدی
بحرین به مثابه هولوکاست
جناب استاد حسین شریعتمداری مدیرمسئول روزنامه کیهان در مورد نحوه جدایی ایران از بحرین تحقیقاتی انجام دادند و به این نتیجه رسیدند که زد و بندهای سیاسی و مالی عامل اصلی جدایی بحرین از ایران بوده است . طرفین این زد و بند از یک طرف آمریکا و انگلیس و سگ با وفای آنها یعنی محمدرضا و در طرف دیگر سران سیاسی بحرین و بزرگان اقوام بحرین آن هم نه همه سران اقوام بلکه بعضی از آنها در این معادله اصلا بدنبال مردم بیچاره بحرین نگردید چون هیچکس از آنها نظر نخواست و شاید از نظر طرفین هیچ ربطی به خود مردم بحرین نداشته است !!!!شاید هم ....
بعد از آن بعضی به اصطلاح مفتی های سلفی بحرین فتوا دادند که جناب شریعتمداری باید اعدام شود.!!! (به رغم اینکه چندی قبل بزرگترین عالم اهل تسنن یعنی رییس الازهر به عالمان سلفی گفته بود جاهل ها حق فتوا دادن ندارند اما مثل اینکه توجه نکردند.)اینجا بود که همه فهمیدند که نه , انگار یه خبرهایی بوده و الا نباید اینطور بر آشفته میشدند و خود آقای شریعتمداری گفتند معلوم شد دست روی پاشنه آشیل آنها گذاشتیم .(این رفتار بحرینی ها آدم رو یاد هولوکاست میاندازد که هر کس در مورد آن تحقیق کند یا سر به نیست می شود یا به زندان می رود یا دچار محرومیت میشود.)
حالا بنشینیم پای صحبتهای بعضی از اعضای کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در این باره که در 25 تیر 86 در روزنامه ایران منتشر شد .بطور کلی تحلیلهای جالبی بود اما بعضی از قسمتهایش سوال برانگیز بود بطور مثال آقای بروجردی رییس این کمیسیون گفت : روزنامه ها مواضع خود را اتخاذ میکنند و موضع رسمی جمهوری اسلامی ایران در مقابل بحرین کاملا مشخص است . همچنین آقای فلاحت پیشه عضو همین کمیسیون به نیابت از دولت ایران گفت : این مقاله موضع رسمی دولت ایران نیست .
خوب سوال این است که اگر ادعاهای آقای شریعتمداری مطابق واقعیت است خوب چه اشکالی دارد موضع رسمی ایران بشود ؟؟؟ همانطور که در مورد هولوکاست عده ای تحقیق کردند و نتیجه این تحقیق شد موضع رسمی آقای احمدی نژاد .
اگر سکوت در برابر حقیقت به خاطر حفظ وحدت و یا صادر نشدن حکم اعداممان است لازم است به عرضتان برسانم سلفی ها مدت ها قبل حکم اعدام همه شیعیان را صدر کرده اند و اعتقاد دارند وقتی دست را در ظرف عسل می کنی سپس در کیسه کنجد می کنی چقدر کنجد بدستت میچسبد ؟ همانقدر باید شیعه بکشی تا به بهشت بروی !!!وبا این شرایط آنها اصلا ما را داخل در آدم حساب نمی کنند چگونه میتوان حرف از وحدت زد ؟؟؟
الحاصل :
اولا : با بحث کارشناسی دقیق ما بین دولتمردان میتوان به این نتیجه رسید که آیا میتوان موضع آقای شریعتمداری را بعنوان موضع رسمی ایران اتخاذ کرد یا خیر ؟ و اینکه آیا فعلا به صلاح جامعه مسلمین هست یا خیر ؟
ثانیا : بایستی ازیک ژورنالیستی همچون آقای شریعتمداری در مقابل بیگانه ولو به ظاهر حمایت کرد.
والسلام علی من اتبع الهدی
نوشته شد توسط جواد صدیقی به مورخ 26/4/1386
سالروز ولادت مقام معظم رهبری مبارکباد
در دنیا مرسوم است که سالروز تولد روسای جمهور و رهبران برجسته جامعه در مراسم ویژه و گاه ملی با برپایی مراسمی گرامی داشته میشود« روزنامه ایران 25 تیر 86 »
جشن و مراسم پیشکش سزا وار بود که حد اقل رسانه ها در مورد 24 تیر اطلاع رسانی میکردند .
پرچمدار عصر غیبت حضرت آیت الله سید علی حسینی خامنه ای در روز 24 تیر چشم به جهان گشوده اند .اما خیلی ها حتی یکبار هم این مطلب به گوششان نخورده . من فکر میکنم ایشان از شهید مظلوم آیت الله بهشتی هم به مراتب مظلوم تر هستند . شاید ادعای بزرگی باشد ولی علت این حرفم این است که انقلاب اسلامی ایران را دارای دو استوانه میدانند 1- استوانه ای در مسائل ایدئولوژیک یعنی شهید مطهری 2- استوانه ای در مسائل حکومتی و اجرایی یعنی شهید بهشتی . در صورتی که یک ابرمرد دیگر هم هست که باید نامشان در کنار این دو بزرگوار مطرح میشد و آن هم کسی نیست جز حضرت آیت الله خامنه ای . چون ایشان به تنهایی 2 استوانه هستند . چرا که از جلسات تفسیر و حدیث و اندیشه اسلامی ایشان از سوی جوانان استقبال پر شوری میشد . و از سوی دیگر در مسائل اجرایی بهمراه شهید بهشتی بازوی توانمند حضرت امام بودند . واز جمله میتوان به نمایندگی ایشان در دوره اول مجلس , ریاست جمهوری , ریات شورای عالی انقلاب فرهنگی , ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام , ریاست شورای بازنگری قانون اساسی اشاره کرد. و مهمتر از همه کفایت ایشان بود که باعث شد علم حکومت اسلامی بر روی زمین نماند و در شرایطی که سال 1368 کمتر کسی بود که این بار سنگین مسئولیت را قبول کند ایشان از روی وظیفه و بخاطر امتثال امر از فرمان حضرت امام مبنی بر این امام تاکید داشتند که باید ایشان رهبری نظام را به عهده بگیرند این بار سنگین مسئولیت را به دوش کشیدند و بحمد الله تا به امروز در سایه عنایات حضرت ولی عصر به بهترین شکل ممکن کشتی انقلاب را به سوی حکومت نهایی حق یعنی حکومت جهانی حضرت ولی عصر پیش برده اند و ان شاء الله این پرچم را بدست صاحب اصلی اش میرسانند و بدست ما و به رهبری حضرت مهدی روحی فداه اسلام ناب محمدی در همه نقاط جهان فراگیر شود . ان شاء الله
خوب برگردیم سر فرع مطلب ؛ چه اشکالی دارد اگر ما در 24 تیر هر سال به بهانه سالگرد ولادت معظم له همایش های تخصصی تشکیل دهیم و در آن منویات , بیانات , دستورالعمل های ایشان را بررسی کارشناسانه کنیم و چشم انداز 10 ساله فرهنگی , اجتماعی , سیاسی و بین المللی و .....تنظیم کنیم . و به نحو جزیی منویات ایشان جهت عملیاتی کردن بررسی شود و لازم الاجرا گردد . اگر روی حساب مرده پرستی مان کما فی السابق خود را به غفلت میزنیم و صبر میکنیم تا افراد شهید شوند و بعد روی شخصیتشان کار کنیم باید عرض کنم ایشان شهید زنده هستند چون دشمن میخواست ایشان را شهید کند و در عملیات ترور ایشان آن هم با فاصله نزدیک این فقط اراده الهی بود که ایشان را دوباره به ما هدیه کرد .الحمد لله.
اگر لطف خدا نبود ایشان را هم از دست میدادیم و ایشان هم به خیل شهدا می پیوستند . متاسفم که این مطلب را عرض میکنم ولی باید بپذیریم که دشمنان مان همواره خیلی زودتر و بهتر از خودمان افراد واقعا خدوم و موثر اسلام را شناسایی میکنند و قبل از اینکه ما آنها را بشناسیم سریعا اقدام به ترور شخص یا ترور شخصیت میکنند به عنوان مثال شهید بهشتی و شهید مطهری و شهید رجایی و شهید باهنر را که یادتان هست . مورد اخیرش هم ترور شخصیتی آقای احمدی نژاد در موقع ثبت نام کاندیداتوری ریاست جمهوری بود آن موقع نیمی از ملت ما ایشان را نمی شناختند بعضی ها هم به اسم شهردار میشناختند ولی با افسوس تمام میگویم که دشمن او را کاملا شناخته بود و به شدت احساس خطر میکرد .
باید بدانیم که خیلی زود دیر میشود لذا تا دیر نشده خودی ها را دریابیم.
والسلام علی من اتبع الهدی
بسم الله الرحمن الرحیم
تحریم؛ درمقابل ایران آری اما درمقابل انگلیس تحریم بی تحریم
فکر نمی کنم از سابقه ی فعالیتهای استعماری انگلستان در اکثر نقاط جهان کسی بی اطلاع باشد و با اثبات یا نفی امثال بنده این مطلب تغییر نمی کند . اگر همه ی این اقدامات راهم نادیده بگیریم بازهم 3 اقدام اخیر کشور انگلستان واقعاً توهین آمیز بود ولی با تسامح عجیب دولت و ملت همراه بود .
اولین مورد , جشن تولد ملکه ی انگلیس در تهران بود . در این مورد بهتر است اعتراضی نکنم چون (خطر ناکه حسن ) دوست ندارم از باتوم های بعضی از سربازهای نیروی انتظامی نوش جان کنم . رو حساب باتومهایی که تجمع کنندگان مقابل سفارت انگلیس خوردند , اینو گفتم .
دومین مورد , تهدید جفری آدامز (سفیر انگلیس در تهران) است.که وی با ارسال پیامی نمایندگان ملت را تهدید کرد . متن نامه از این قرار است : "در صورتی که دو فوریتی الزام دولت به تبدیل باغ قلهک به پارک موزه استعمار شناسی و استکبار ستیزی تصویب شود به باز پس گیری مراکز فرهنگی جمهوری اسلامی در لندن و بویژه باغ منچستر اقدام خواهد کرد." تا کی ما باید ذلیلانه از طرف یک سفیر در کشور خودمان تهدید شویم ؟ برای برون رفت از این حالت به این دو مثال توجه بفرمائید : اولاً انگلیس با اسرائیل از لحاظ خوی غاصبانه هیچ تفاوتی ندارند , آیا اسرائیل که در تهران سفیر ندارد مشکل خاصی برای ایران پیش آمده ؟ معلوم است که نه . پس اگر انگلیس هم سفیر نداشته باشد مشکلی بوجود نمی آید. ثانیاً : ایران در کشور نامبیا اجازه اعزام سفیر ندارد . بدون اینکه ما خصومتی با این کشور داشته باشیم , خوب تکلیف انگلیس با یک کلکسیون اقدامات خصومت آمیز علیه ایران مشخص است .
سومین مورد , اعطای لقب "شوالیه" یا بنا بر قولی "سر" به سلمان رشدی ترسو از دست ملکه ی انگلیس است . در این مورد به چند بیا نیه وسخنرانی مبنی بر محکومیت سلمان رشدی ومحکومیت ملکه ی انگلیس اکتفا شد. نه تحریم سیاسی ,نه تحریم اقتصادی ,نه تحریم فرهنگی ونه تحریم امنیتی ونه حتی محدود کردن فعالیت خبر نگاران انگلیسی در ایران وتا آنجا که بنده اطلاع دارم هیچ کار اساسی در مقابل اش انجام نپذیرفته است .واقعاً جالب است کشوری که ادعای دفاع از حقوق بشر دارد از کسی که به حقوق یک میلیاردو سیصد میلیون مسلمان (که شک دارم اینها از دیدگاه انگلیس بشر باشند ) اهانت کرده است , حمایت میکند وجالبتر آنکه این همه به اصطلاح پیروان پیامبر حتی نتق هم نمیکشند چه برسد به اینکه عکس العمل شدید نشان دهند . مگر در مقابل اهانت به اسلام در قالب کاریکاتور , دانمارک تحریم اقتصادی نشد ؟ وتبادل کالا قطع نشد ؟ پس چرا در مقابل انگلیس هیچ چیزی در عمل نمی بینیم ؟ ممکن است کسی جواب دهد , انگلیس جنبه اش فرق میکند وما در شرایطی هستیم که مجبوریم با انگلیس تبادل داشته باشیم تا بتوا نیم سر پا بایستیم . اما باید عرض کنم این حرف الآن دیگر درست نیست چون الآن ایران یک چهره ی بین المللی محبوب است ومکان خوبی برای سرمایه گذاری بین المللی می باشد به صورتی که همه ی ما شاهد هستیم که بعضی وقتها در یک روز مسئولان بلند پایه 3 کشور مختلف به ایران می آیند برای عقد قرارداد های اقتصادی . پس آنقدرها هم بی مشتری نشده ایم که مجبور باشیم در مقابل انگلیس کوتاه بیائیم تا مبادا از دستش ندهیم . آخر من نمیدانم چرا ایالات متحده باید ما را بخاطر جرمی که انجام نداده ایم (منظورم رساندن اسلحه به تروریست های عراق است ) تحریم تسلیحات نظامی بکند ولی ما باید بر علیه خصومت علنی انگلیس با ایران اسلامی تحریمی را شاهد نباشیم . اگر اینگونه پیش برود باید منتظر بروز دشمنی های بیشتری هم از انگلیس باشیم . اما هیهات من الذلة چرا که عزت فقط برای خدا و رسول خدا و مؤمنین است.
والسلام علی من اتبع الهدی
نوشته شد توسط جواد صدیقی به مورخ 19/4/1386
بسم الله الرحمن الرحیم
دست دادن آقای خاتمی با دختران به مثابه یک سناریو!!!!
بنظر میرسد طراحی این سناریو و انتشار سریع این فیلم دست دادن آقای خاتمی با دختران اروپایی از جانب ایالات متحده آمریکا بوده و پیرو طرح اختلاف افکنی بین ملتهای مسلمان است مسلم دامن زدن به این اختلاف آب به آسیاب دشمن ریختن و نوعی اجرا و نقش آفرینی در این سناریوست. .
البته اشتباه نشود من یکی از منتقدان سرسخت آقای خاتمی هستم و به هیچ وجه از موضع ام دست نمیکشم چون صدها دلیل دارم و حاضرم ساعتها بحث کنم اما عرضم این است که باید اتفاقها را با توجه به بستر زمانی اش تحلیل و در مقابل آن موضع گیری کرد. .
برای روشنتر شدن بحث لازم است مثالی را ذکر کنم . توجه بفرمایید: :
خود را درشب عملیات و در جبهه جنگ تصور بفرمایید.اگر دشمن چند جانور موذی فرستاد به سمت شما . شما نباید یک واکنش طبیعی از خود نشان دهید و جیغ بکشید زیرا موقیعیت لشکر لو میرود و این دقیقا چیزی است که دشمن میخواهد در اینجا باید مدیریت بحران بلد بود تا بتوانیم از آن عبور کنیم و دشمن را ناکام بگذاریم. .
مثال دوم : جنگهای تاریخی راتصور بفرمایید که هر دو لشکر با سرعت و قدرت تمام به سوی هم حمله میکنند ؟
خوب فرض کنید یکی از دو طرف یک آدم نخاله را توانسته فرمانده لشکر حریف کند و این فرمانده اصلا ارزشهای زیر دستانش را قبول ندارد خوب در حین حمله دو طرفه ناگهان فرمانده مزدور و ابله طبق دستور اربابانش یک افتضاح اخلاقی یا جنگی به بار میآورد تا بتواند تمام توجه لشکرش را به خودش جلب کند و در نتیجه لشکر از حریف اصلی غافل بماند. .
واما در این حالت ما میتوانیم 3 واکنش احتمالی داشته باشیم :
بی خیال باشیم با این بهانه که مبادا اختلافی پیش نیاید. -1.
سریعا و حساب نشده واکنش شدیدی نشان دهیم.-2 .
بدقت بحران را مدیریت کنیم. -3.
واکنش اول مربوط به افراد غیر حماسه ساز غیر حکیم است.
و واکنش دوم مربوط به افراد حماسه ساز غیر حکیم است.
و واکنش سوم مربوط به افراد حماسه ساز حکیم است .(و به تعبیر قرآن مجید در سوره مبارکه انفال : عزیز حکیم)
ما جزء کدام گروه هستیم؟؟؟؟؟؟
تمام عرض بنده این است که باید هم فرقان داشت تا بتوانیم حق را از باطل بشناسیم و هم باید سعه صدر داشت تا بتوانیم بهترین تصمیم را بگیریم و مطمئن باشیم که این تصمیم مرضی درگاه الهی است.
میدونید تحمل چی سخته ؟ اینکه ببینی روزنامه وزین و موقعیت شناسی همچون کیهان که دوست و دشمن روی آن حساب میکنند و ناشیانه تر از آن افرادی تحت عنوان انصار حزب الله در نشریاتی از قبیل( عبرتهای عاشورا که عکس آقا را هم هر هفته روی هفته نامه شان چاپ میکنند ) دقیقا دارند آب به آسیاب دشمن میریزند و به خیال خام خودشان دارند فقط آقای خاتمی را نقد میکنند یعنی همان نقش آفرینی در سناریوی ایجاد تشنج در جوامع شیعی که توسط سی آی ای نوشته شده است که در لبنان هم در جریان است البته با نقش آفرینی فتح و حماس همچنین در عراق بین سنی و شیعه و در ایران هم بین جریان داغ و مذهبی و اهالی تساهل و تسامح.. .
از جریان دلسوز اما داغ مذهبی درخواست میکنم چشم به چشم ولایت بدوزند و همچون مقام معظم رهبری صبر پیشه کنند و با اقتدا به مولا علی علیه السلام استخوان در گلو داشتن را فرا بگیرند.و کاسه داغتر از آش نشوند. .
این بازی است که غرب شروع کرده وما باید قواعد بازی را بلد باشیم . مثلا در فوتبال اگر همیشه حمله کنی شکست میخوری و باید همیشه ابتکار عمل و توپ به دست شما باشد ولو اینکه مجبور باشید توپ را در زمین خودی نگه داری.
عرایض بنده یک مسئله ایست که امتحان خود را پس داده است .مثلا نمونه اخیرش همین قضیه تفنگداران انگلیسی که تونی بلر تعمدا آنها را فرستاده بود تا بتواند در مقابل کنش ما واکنش شدید و حتی نظامی انجام دهد.ولی جناب رییس جمهور محترم با توجه به بصیرت الهی شان به جای کنش شدید یک برخورد کریمانه داشتند و بدین صورت هم بلر سر جایش نشانده شد نقشه اش نقش بر آب شد هم موجب شد افکار جهان سیاست خارجی ایران را تحسین کند. پس ببینید اینها کاملا عملی است و جای تردیدی ندارد.
از عزیزان زحمتکش کیهان هم دوستانه تقاضا میکنم که جهتگیریهای جناب شریتمداری را مبنای کار خویش قرار دهند و اسیر جو جامعه نشوند (یادداشت روز آقای شریعتمداری در روزنامه کیهان در روزهای اولیه انتشار فیلم واقعا هوشمندانه است.) .
اگر این قضیه در سال گذشته اتفاق افتاده بود قضیه فرق میکرد و آنجا تلافی همه بدعتهای آقای خاتمی که طی هشت سال نهادینه کردند را بر سرش در می آوردیم .پس باید قدری زمان شناس بود (حضرت ولی عصر عجل الله فرجه الشریف میفرمایند : العالم بزمانه لا تهجم علیه اللوابس)
.
والسلام علی من اتبع الهدی
نوشته شده توسط جواد صدیقی به مورخ 1386/4/12
سفر به گرای 270 درجه
تعداد صفحات: 264 قیمت: 2650 تومان
قطع: رقعی
نوبت چاپ: پنجم 1386 شمارگان: 2200
معرفی کتاب: کتاب حاضر، رمان جنگی است، جنگ زشت و زیبا که آن را احمد دهقان در 264 صفحه به چاپ سپرده است. جنگ واقعیتی است که بیشتر نویسندگان به طور مستقیم و غیر مستقیم به آن پرداختهاند. نه تنها در ایران که در اکثر جهان ادبیات چه به صورت نفرت از جنگ و بازبینی واقعیتها و تبعات انسانی و مالی آن مانند جنگ و صلح تولستوی که نگاهی است منتقدانه به جنگ و سرنوشت مردان جنگی و چه به صورت نگاه زیباشناختی به جنگ در بیشتر کتابهای پس از جنگهای بزرگ که مردان جنگ و نویسندگان جنگی آن را به عنوان خاطره داستانی و یا به صورت رمان جنگی نوشتهاند.
این مقوله پس از جنگ هشت ساله ایران و عراق و ادبیات و هنر دفاع مقدس به صورت آشکار خود را نشان میدهد. یعنی کمتر میتوان رمان و داستانی یافت که به صورت منتقدانه مانند جنگ و صلح تولستوی به جنگ پرداخته باشند. زیرا جنگ در ایران تحمیلی بود و دفاع مقدس و نگاشتن از جنگ ثواب ابدی داشت. لذا نمیشد به چنین جنگی منتقدانه نگریست. اما آنچه در وداع با اسلحه میگذرد در ایران اسلامی مقدس است و حس ناستولوژی و دلتنگی جبههها را به دنبال دارد.
احمد دهقان از نویسندههایی است که در آثارش با عبور از لایههای ترد و شکننده، به اعماق جنگ راه پیدا میکند. سفر به گرای 270 درجه در سال 1357 منتشر شد. این رمان خیلی زود توانست جایزه بیست سال داستاننویسی، چهارمین دورة انتخاب کتاب سال دفاع مقدس و بیست سال ادبیات پایداری را از آن خود کند.
راوی این داستان با «سفر به گرای 270 درجه» زندگی دیگری را تجربه میکند و خواننده را با خود به فراسوی آنچه اتفاق افتاده است میبرد. کتاب حاضر نگاهی است جدید به جنگ اگر چند هنوز ردپای دلتنگی جنگ در آن دیده میشود اما قدرت مانور نویسندگی احمد دهقان توانسته، داستان رمان را از یک جایگاه سطحی و به جنگ به سطح بالاتر از نظر محتوایی با نگاه به هشت سال دفاع مقدس ببرد.
پایداری، ایثار، روبهرو شدن با وقایع و حوادث جنگ، یاد یاران، سفر به فراسوی جنگ و زیبا شناختی جنگ با نگاه جدید به حوزه درگیریهای نظامی از محتوای اصلی کتاب است.
(منبع : سوره مهر http://www.iricap.com/book.asp?id=904 )