سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
 
امروز: سه شنبه 102 اسفند 29

               

استعمارگرو سلطه پذیر نباشدبه واسطه ولایت قلبا روحانیت را شهود کرده باشد با معامله و معاشرتی که با روحانیون داشته نسخه تجسم یافته اسلام قرن بیست و یکمی را لمس کند.اگر کسی این سه شرط را داشت صلاحیت نمایش فرهنگ روحانیت را دارد و اِلا  نه

لازم به توضیح است که اینها شرایط حداقلی است یعنی لازم هست ولی کافی نیست به نظر میرسد آقای محمدی این شرایط حداقلی را دارد ولی شرایط تکمیلی را ندارد از جمله شرایط تکمیلی صاحب رسانه ای که میخواهد پیرامون روحانیت کاری ارائه دهد شاید بتوان به موارد زیر اشاره کرد1- مغرضانه و از روی دشمنی به سراغ روحانیت نرود2-تصویری را از روحانیت  در ذهن مخاطب بسازد که بتوان گفت به آن استوانه های حوزه نزدیک باشد3 - اگر خواست آسیب شناسی کند نیاید به نحوی بیان کند که مخاطب عام فکر کند روحانی فقط همین است که بدتر از خودش اینقدر معضل دارد بلکه اولا بیان شود که همه روحانیون اینطور نیستند به هر روشی که سازنده بلد است مثلا برای اینکه منورالفکرها فریاد برنیاورند که اثر شعاری شده میتوانند یک یا چند روحانی درست و حسابی را در کنار این روحانی قرار دهند یا هر روش دیگر که خود سازنده بلد است ولی اصل قضیه لزوم دارد چون در غیر اینصورت مخاطب تعمیم میدهد و میگوید همه آخوندها همینطور هستند.4- تا حد زیدی با روحانیت امروز حشر ونشر داشته باشد و بسیار باید شنونده باشد تا با مشکلات روحانیون به طور عینی و دقیق آشنا شود تا وقتی یک روحانی اثر رامشاهده میکند باخنده سالن سینا را ترک نکند ضمن اینکه هر چقدر واقعی تر باشد کار جذابتر در می آید چون قاعده اول شخصیت پردازی در سینما اینست که آن شخصیت را در حد اعلا بشناسیم و هرچند حتی یک دهم پارامترهای شخصیتی را هم در فیلم نبینیم اما سینماگر باید شخصیت را کاملا بشناسد،همانطور که خودش را میشناسد این چیزی نیست که من از خودم ساخته باشم این یک قاعده سینمایی است اگر به هرچیز پایبند نیستم حداقل به قواعد فن  که متخصصین فن بیان کرده اند پایبند باشیم   5- مشکلاتی را مورد بررسی قرار دهد که مختص این قشر است نه اینکه مخاطب ببیند این روحانی در در وظایف اولیه زندگی اش مانده است چه برسد به انجام وظایف طلبگی اش 6- عینک خود را بردارد مناسبات حاکم در جامعه غربی را لحاظ نکند و با شناخت مناسبات حاکم درفرهنگ روحانیت طبقه بندی انجام دهدمثلا تقسیم بندی انسانها به سنتی و مدرن مربوط به مناسبت غرب است نه مناسبات حاکم در حوزه    حوزویان دو دسته اند یا متجر یا پایبند به اصول ولی انعطاف آمیز در برابر مقتضیات زمان البته منظور از انعطاف نان به نرخ روز خوردن نیست بلکه منظور رد فروع بر اصول است همچنین فطری بودن وابدی بودن اسلام ناب این ملاکی است که میتوان با آن در حوزه تقسیم بندی کرد والا ملاک سنتی و مدرن زائیده تفکر مدرنیسم برای جذب انسانها به فرهنگ مدرن است نه چیزی که دریک فرهنگ متناقض بامدرنیسم جواب بدهد ممکن است شرایط دیگری هم باشد ولی فعلا به همین مقدار بسنده می کنم اگر کسی این موارد را لحاظ نکرد اساسا صلاحیت ساختن کار با سوژه روحانیت را ندارد هرچند خود نداند آقای محمدی به غیر از مورد اول بقیه موارد را رعایت نکرده لذا تا قبل از احرازآن صلاحیت ساختن کار بعدی پیرامون روحانیت را ندارد اگر هم از روی دلسوزی و حل مشکلات روحانیت کار چهارمشان را بسازند اینکار جز تخریب ابعاد دیگر روحانیت وایجاد شبهات مختلف در ذهن غیر روحانیون و فاصله گرفتن مردم کم بصیرت از روحانیت نتیجه دیگری به بار نخواهد آورد هرچند برای مردم با بصیرت اثرچندانی ندارد به آقای محمدی عرض میکنم از حسن نیت شما و زحماتی که پیرامون معضلات حوزه کشیده اید ممنون ولی خواهشا شما را به هر که میپرستید از این به بعد مشکل گشایی نفرمایید و این کار را به اهلش بگذارید مامخلص شما هم هستیم ولی فکر میکنم همین مقدار کفایت میکند ، دست شما درد نکن، اجرکم عند ا... 

  

در فیلم طلا و مس همه شخصیتها وظایفشان را به خوبی میشناسند و به درستی انجام میدهند به جزسید رضا سیدرضا نه وظایف خود را در قبال همسر نه فرزند دختر نه فرزند پسر نه دختر همسایه عقب افتاده نه پیرزن همسایه نه مسئولان بیمارستان نه بخش زنان بیمارستان نه تاجر قالی نهدوست خود می شناسد ونه در قبال حوزه و کلاس درس وظیفه شناسی داردو به تبع وقتی وظیفه اش را نمی شناسد مسلم است که نمی تواند انجام دهد

سیدرضاکسی است که در زندگی به یک چیز بیشتر نمی تواند بیاندیشد ان هم درس اخلاقش است انگار هیچ چیز دیگر در اطرافش نیست اگر در موقعیتی به اجبار بیماری زهراسادات در ان قرار نمی گرفت منع حضور در کلاس اخلاق نمی شد و مجبور به تعامل بیشتر با اطرافش نمی شد هرگز از خواب غفلت بیدار نمی شد وهمچنان خودخواهانه و بی تفاوت نسبت به همه چیز به درس اخلاقش می اندیشید چنین ادمی به درد لای جرز دیوار می خورد نه حوزه

اینکه تمام منتقدانی که در مورد این فیلم مطلب نوشته اند همه بالاتفاق شروع به تمجید از این فیلمکرده اند وبرای اولین بار در طول تاریخ نقدنویسی  تمام منتقدان یکصدا شده اند بی ارتباط به شخصیت پردازی آخوند فیلم نیست مگر ممکن است که همه منتقدان اعم از مذهبی غیر مذهبی ضد مذهبی همه بیایند به جای تحلیل یک فیلم دست به تجلیل بزنند مگرچه اتفاقی افتاد که آقایانی که حتی برای قویترین فیلم های سینمایی هم باژست های روشنفکرانه اشکالهای ولوجزئئ می گرفتنداین بار همه چشم خود را بر اشکالات فیلم بسته اند ؟ جواب واضح است چون این فیلم آمده در کشاکش دراماتیک عالم متدین را در ضعیف ترین موضع قرار داده و اخلاق نظری را به باد استهزاء گرفته وقصه را طوری چیده که تماشاگر به این نتیجه میرسد که اخلاق نظری کارایی ندارد و این اخلاق عملی است که به درد بخوراست لذا منتقد غیر مذهبی از فیلم خوشش آمده وچشم بر روی اشکالت فیلم بسته چرا که او سالهاست که می خواهد بگوید علم اخلاق مفت نمی ارزد و پرداختن به آن وقت تلف کردن است وادمی که به ان می پردازد بهتر است به جای هدر دادن عمرش و بازماندند از امور زندگی اش به رتق و فتق زندگی اش بپردازد وحقوق اطرافیانش را ادا کند وبدین گونه سفره علوم نظری اسلام را جمع کند و وقتی این شخصیت می بیند که در این فیلم اینقدر خوب این حرفش در قالب قصه برداشت می شود خب احمقانه است اگر بخواهد بر ضد چنین فیلمی بنویسد و قائدتا باید به به و چهچه کند والا به عقلش باید شک کرد

در این فیلمهمه دارند به سیدرضا زندگی را یاد می دهند حتی یک دختر منگل درکش بیشتر از سید رضاست همه می شوند منجی سیر رضا از زهراسادات و سپیده (پرستار بیمارستان) بگیر تا پیرزن همسایه ودوست سیدرضا و عاطفه وحتی امیر علی و بدتر از همه ایدا دختر منگل همسایه .واقعا که چینش شخصیت ها به گونه ایست که سیدرضا ابله ترین فرد گروه است طلای ناب زهراسادات است او هیچ رشد یا سیر قهقرایی در فیلم ندارد از همان اول فیلم یک انسان کامل است تا اخر فیلم من نمی دانم چرا آقایان مدرن سکوت اختیار کرده اند ؟ مگر همیشه نمی فرمودید که شخصیت سفید یا سیاه دوره اش گذشته و مربوط به دوره سینمای کلاسیک است و دیگر سینمای امروز برنمی تابد که شخصیت های کاملا خوب یا کاملا بد داشته باشیم و دیگر برای تماشاگر باور پذیر نیست پس چرا در مورد زهراسادات سکوت کرده اید ؟ مگر دستورالعمل صادر نمی کردید که شخصیت باید خاکستری باشد و ترکیبی از ویژگی های خوب و بد باشد تا باور پذیر باشد ؟ چرا همگی بالاتفاق زهراسادات را باورپذیر خواندید ؟ آیا از موضعتان برگشته اید ؟ یا مطلب دیگری در میان است ؟ شاید ایقدر از به ضعف کشیده شدن روحانیت در سینما به وجد آمده اید که دیگر این مسائلی که تا پیش از این برایش سینه چاک می کردید به چشمتان نمی آید ! غیر از زهرا سادات که طلای 24 عیار است ما بقی شخصیتها به جز سید رضا نیز طلا هستند منتها با عیار پایین تر و صد البته همه اینها طلا بودنشان را مدیون زهراسادات هستند و فقط این سید رضای دربه در است که مس است و باید پای درس اخلاق عملی پرستار بیگانه با دین ، یک منگل عقب افتاده ، یک دختر بچه ابتدایی و بالاتر از همه همسرش بنشیند و درس اخلاق عملی بگیرد و روش انسانی زیستن را بیاموزد . سوالی که به ذهن مخاطب می آید اینست که خاک بر سر این طلبه . پس توی حوزه چی یادشان می دهند ؟این بابا که الفبای زیستن را هم بلد نیست و اگر از فیلم فاصله بگیریم اگر واقعا حوزه چنین می بود باید در چنین حوزه ای را گل میگرفتیم که دیگر چنین شازده هایی را تحویل جامعه ندهد و همانطور که حاج آقا رحیم ( استاد اخلاق فیلم و زبان گویای آقای محمدی ) فرمودند ! باید کتاب و دفتر را میشستیم و عشق را در دفتر نمی جستیم بلکه حداقل میگذاشتیم طلبه وقت اش را تلف نکند در حوزه و برود در جامعه عشق بیاموزد اما شواهد حاکی از این است که چنین نبوده چون عاشقان راستین الهی و عاشقان مخلوقات الهی و کسانی در آداب معاشرت و مردم داری تمام عیار بوده اند و مردم آنها را الگوی عملی خود قرار می داده اند از همین حوزه هایی که طبق نظر آقای محمدی در وادی عشق بی ثمرهستند و بواسطه همین کتابهای اخلاقی که طبق نظر آقای محمدی باید از بین شان برد رشد یافته و بر آمده اند کسانی که سیره رفتاری شان بر این قاعده اخلاق نظری استوار بوده که به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست و عاشق مردم بوده اند به این دلیل که عاشق خدا بوده اند به این دلیل که عاشق خدا بوده اند و مردم وسایر موجودات ساخته دست الهی هستند و همه اینها ایشان را به یاد صفت یا صفاتی از ذات اقدس اله می اندازد همچنین سیره اخلاقی شان بر این قاعده اخلاقی استوار بوده که باید حقوق همه کس و همه چیز را ادا کرد دقیقا همانطور که خدا بواسطه امام سجاد دستور داده ، امام سجاد علیه السلام در کتاب حقوق خویش تمام حقوقی که بر گردن انسان است را بیان فرموده اند خوب آقای محمدی یک فیلم که سهل است صد تا فیلم دیگر هم بسازد مبنی بر اینکه اخلاق نظری بدرد نمی خورد آیا از ارزش کتاب حقوق امام سجاد کاسته خواهد شد ؟ساخته و پرداخته های حوزه های علمیه از امیر المومنین آموخته اند که "معرفت النفس انفع المعارف " اگر بنا باشد انتخاب کنم که آقای محمدی درست میگوید یا امیرالمومنین ؟ بی معطلی می گویم امیر المومنین (اشاره به مباحث دقیق معرفت النفس که سید رضا پشت دار قالی بیان میکند و بیشتر به یک هذیان بیفایده میماند تا مباحث دقیق معرفت النفسی که برگرفته از روایات است و بیننده ناخودآگاه حکم به بی اثر بودن آن در زندگی میدهد) آقای محمدی دیر آمده اید زود هم می خواهید بروید ؟ کمی آهسته تر  شما حالا حالا ها باید زحمت بکشید تا شاگرد امیر المومنین بحساب بیایید آخر چطور هنوز استاد نشده دکان زده اید ؟ فعلا وقت شاگردی تان است نه وقت تز دادن در باب اخلاق نظری و عملی  اینکه اخلاق نظری فاقد کارایی است و منفک از اخلاق عملی نظر شخصی شماست که چیزی نیست جز یک برداشت عوامانه از دروس معرفتی   شما پس از گذراندن چند سال شاگردی در اخلاق نظری به این نتیجه رسیده اید که اخلاق نظری بدرد زندگی عاشقانه نمیخورد ؟ اصلا چه کتابهایی را با استاد در این باب خوانده اید ؟ چقدر مطالعه داشته اید ؟ همین طور گتره ای که نمیشود حرف زد . آقای عزیز راه اخلاق عملی از راه اخلاق نظری میگذرد و" اخلاق نظری مقدمه اخلاق عملی ست " این جمله را کسی میگوید که سالها در محضر علامه طباطبایی و آیت الله طباطبایی و آیت الله بهاء الدینی رحمهم الله تلمذ کرده اخلاق عملی و نظری را طی کرده و تمام کتاب های اخلاق نظری را دیده  اصلا ایشان دائرة المعارف زنده علوم اسلامی هستند   اشاره به سخنرانی آیت الله فاطمی نیا در دهه فاطمیه در اصفهان  این که "اخلاق نظری مقدمه اخلاق عملی است " را ایشان دارد بیان میکند آخر شما سر پیاز هستید یا ته پیاز ؟ آقا دست بردارید از این دخالتهای بیجا دست بردارید از اظهار نظرهای غیر کارشناسانه دست بردارید از ورود به حوزه ای که تخصصتان نیست آخر تا کی سنگ پرانی میکنید ؟ توبه کنید از این کار اینقدر برای حوزه زحمت درست نکنید مقاطع قبل از دانشگاه مقدمه دانشگاه است فکر نمیکنم مساله غامضی باشد مگر میشود کسی قبل از طی کردن مراحل قبل از دانشگاه به دانشگاه برود و موفق شود ؟ اگر احیانا موارد نادری بوده اند و توانسته اند بدون طی مراحل فوق الذکر دروس دانشگاهی را بخوانند و موفق باشند اینها نادر الوجود هستند و نادر الوجود کالمعدوم  بر اساس استثنا که نمی توان قاعده تعریف کرد  استاد فاطمی نیا قریب به این مضمون فرمودند " اینکه شیخ بهایی به جایی میرسد که میگوید علم رسمی سر به سر قیل است و قال نه از آن کیفیتی حاصل نه حال   سوال پیش می آید که پس چرا خودش در علوم رسمی کتاب نوشته علومی مثل ادبیات عرب ، منطق ، احکام ، ادعیه و نیز اخلاق عملی    رازش اینست که شیخ بهایی این مرحله را پشت سر گذاشته و اینک برای مراحل عالی باید تدارک ببیند و آن مرحله عالی مرحله عرفان است که ساز و کار مخصوص به خود را دارد و علوم رسمی دیگر جواب نمی دهد لذا خبر از عدم کارایی علوم رسمی می دهند ولی نه بنحو مطلق بلکه بنحو نسبی یعنی بدرد مرحله 1 که مقدمه مرحله 2 است میخورد اینکه میگوید به درد مرحله 2 نمیخورد به این معنا نیست که بدرد مرحله 1 هم نمیخورد یا مثلا به هیچ دردی نمیخورد" پس بفرمایید معاذ الله این همه آیاتی که در باب اخلاق نظری است بیفایده است دیگر حدس من اینست که خودتان هم متوجه نیستید دارید چه میگویید و الا انکار بعض آیات قرآن سرانجام خوبی ندارد بعد از شیخ بهایی حضرت امام هم میفرمایند که من از مسجد و از مدرسه بیزار شدم آیا منظورشان اینست که سید رضا در فیلم بعدی تان همین دو رکعت نمازی را هم که میخواند ، نخواند زیرا فایده ندارد ؟ آیا این تفسیر به رای ها و برداشت های سطحی از دین باعث نمی شود جایگاه تان در آخرت پر از آتش بشود ؟ خود حضرت امام در فقه (تحریر الوسیله )، در اعتقادات (قضا و قدر)، در عرفان ( اسرار الصلوة)، در باب اخلاق نظری (مثل کتاب شرح حدیث جنود عقل و جهل که اصل حدیث جنود عقل و جهل مال امام صادق است که در مهمترین کتاب روایی شیعه به نام اصول کافی به عنوان اولین حدیث آمده آیا با این تفاسیر باز هم میگویید اخلاق نظری فایده ندارد ؟ ) و اخلاق عملی    بله اخلاق عملی هم کتاب دارد کتابی ست که مثل دارو باید آن را استفاده و عمل کرد تا از لحاظ اخلاقی بهبود حاصل شود مثل چهل حدیث ایشان  آیا طبق نسخه شما باید همه اینها را شست ؟ به این دلیل که عشق در دفتر نباشد ! یعنی معاذ الله 80 سال سر کار بوده اند ؟ من نمیدونم شما چه فکری کردید و این فیلم را بر اساس این تفکر ساخته اید  آقای محترم عبارت من از مسجد و از مدرسه بیزار شدم   یعنی مرحله ای که خیلی ها در خم و چم آن مانده اند و نتوانسته اند در علوم رسمی و عبادات به حد اعلا برسند و از پیله علوم رسمی بیرون بیایند و پروانه وار در عالم عرفان و اخلاق عملی پرواز کنند من امام با موفقیت این مرحله را پشت سر گذاشته ام و حالا به مرحله بعدی می اندیشم یعنی اخلاق عملی که سازوکار خاص خود را دارد و علوم رسمی با این که سر جای خودش محترم است اما در این مرحله به عمل نیاز است و شهود قلبی و عرفان  حضرت امام سالها در محضر آیت الله شاه آبادی زانوی تعلم به زمین زده اند و درس اخلاق نظری خوانده اند آیت الله شاه آبادی که غایت عرفان نظری و عملی بودند طبق نظریه شما سالها مشغول به هیچ و پوچ بوده اند واقعا که توهمات باطلی را القا کرده اید آقای محمدی شما در دو فیلم از سه گانه ی روحانیت خراب کن خود،چنین نظریه پردازی هایی کرده بودید واز شما زیاد بعید نیست که در فیلم های بعدی تان به این روند ادامه دهید وبا مدیریت ضعیفی که از ارشاد وحوزه علمیه سراغ دارم این بدعت گذاری با مانع چندانی روبه رو نخواهد شد چهار تا طلبه مثل من هم که اصلا صدایشان به جایی نمیرسد نمیتوانند اصلا بر کار شما تاثیر بگذارد لذا خوب موقعیتی برای بدعت گذاری در روحانیت است ولی من وظیفه ام هست که بنویسم چه تاثیر بگذارد چه نگذارد من تکلیفم را انجام داده ام و نزد خدای خود حجت دارم خدا به داد مسئولین ارشاد و حوزه علمیه برسد که با سکوت خود راه را بر امثال شما بیگانگان با حوزه باز گذاشته اند این یک مطلب مطلب دیگر اینکه مدرنیسم میگوید هر چیز نویی خوب است و نامش را مدرن می گذارد و هر چیز غیر نویی بد ونامش را سنت میگذارد دین هم که آخرینش مال 1400سال پیش است طبیعتا می رود جز گروه سنت و با ملاک مدرنیسم می شود بد و عقب افتادگی،ارتجاع و امّلی از آنجایی که هیچ کس عقب افتادگی را دوست ندارد لذا در تقسیم بندی مدرن در نیم سنتی ها نیفتاده اند و خواه ناخواه نباید دیندار باشد برای اینکه اتیکت مدرن بر پیشانی اش بخورد هر چیز نویی را می گوید خوب است ولو اینکه بداند به ضررش است چرا اگرکه چیز های مضر نو را نفی کند در واقع ماهیت مدرن خود را نفی کرده است واین یعنی بی اتیکت شدن فرد.

 

پایان

 

       Bieynack.parsiblog.com   

 نوشته شده در زمان اکران فیلم 1389


 نوشته شده توسط تحلیل بی عینک در پنج شنبه 89/7/1 و ساعت 11:41 صبح | نظرات دیگران()
درباره خودم

بی عینک
تحلیل بی عینک
وقایع را بی عینک ببینیم نه از درون عینک رسانه ها . همین

آمار وبلاگ
بازدید امروز: 22
بازدید دیروز: 2
مجموع بازدیدها: 377975
جستجو در صفحه

لوگوی دوستان
خبر نامه