بی عینک
باسمه تعالی
بنده خیانت آقای موسویان به ملت ایران را _ که قطعا برای وزارت اطلاعات کاملا محرز است _نه نفی می کنم و نه اثبات . فقط چیزی که هست از وزارت اطلاعات خواهشمندم که متن مذاکرات ایشان در زمان مسئولیت شان با حکام غرب را منتشر کنند . آن موقع دیگر آفتاب آید دلیل آفتاب . اما خوب مسلما این آفتاب چشم اکثر خفاش صفتان را رو می کند ( کما اینکه همه شما مستحضرید که عده ای کاملا از انتشار این مذاکرات کاملا نگران شده اند و به تکاپو افتاده اند که بابا چرا این موضوع قضایی را بی خود رسانه ای میکنید )و عده ی قلیلی از خفاش صفتان هم با کمال تعجب برغم آمدن آفتاب نیز اصلا اذیت نمی شوند چون اینها نوع نادری از جانداران شگفت انگیزی هستند که می توان آنها را عجالتا خفاش آفتاب پرست نامید .
در خانه اگر کس است یک حرف بس است
راستی این هم بگم و تمومش کنم که آقای دکتر الهام ( که نا سلامتی وزیر دادگستری و عضو حقوقدانان شورای نگهبان و استاد دانشگاه حقوق هستند ) دیروز مطرح کرده بودند که باید دادگاه آقای موسویان علنی باشد و عرضم به حضورتون که در مقابل این حرف ایشان موضع گیری های مختلفی صورت پذیرفت که از جالب ترین آنها می توان به مورد زیر اشاره کرد .
جناب استاد نعمت احمدی در یادداشت خود که در اعتماد ملی 10/9/86 منتشر شد تحت عنوان « با شما موافقم آقای الهام » نوشت : یا آقای الهام به مناسبت تصدی مشاغل کلیه ی متعدد مدتی از قرائت قانون دور افتاده اند یا اینکه چون آقای موسویان در تیم آقای الهام نیست به هر صورت باید محاکمه علنی بشود .
واقعا که .....
بهتره بریم سراغ مطلبی دیگر چون واقعا اینقدر صریح است که جای هیچ تحلیلی را باقی نگذاشته است .
تقدیم به آقای ضرغامی که با افتخار تمام ، صداو سیمای جمهوری اسلامی ایران را تبدیل به نمایندگی پخش جدیدترین آثار هالیوود کرده اند .
ما که هر چی گفتیم فایده نداشت ، خدا کنه حرف ننه های آمریکایی یه ریزه اثر کنه .آمین
خبر گزاری سینمایی راه فیروزه : " والدین آمریکایی به شدت از بی توجهی دولت در مورد ساختار فیلم های سینمایی این کشور ناراضی هستند . آمار نشان می دهد ، بیش از 52 درصد والدین آمریکایی سینمای هالیوود را سینمای مناسبی برای کودکان خود نمی دانند و معتقدند انیمیشن هایی هم که در آمریکا ساخته می شود با فرهنگی مناسبی برای کودکان آنها ندارد ." !!!
می خواستم یه ماهی بهتون بدم اما اگه اجازه بدید یواشکی روش ماهیگیری رو بهتون بگم . هیس ...
قابل توجه کسانی که در به در به دنبال سخنان زیبا و حکمت آمیز این و اون هستند ( از قبیل جبران خلیل جبران و تولستوی و کونفوسیوس و مارکز و پائولو کوئلیو و ......)
راه رسیدن به حکمت کشف شد ......
حضرت ثامن الحجج علی ابن موسی الرضا علیه آلاف التحیة و الثناء می فرمایند :
من اخلص لله اربعین صباحا جرت ینابیع الحکمة من قلبه الی لسانه
یعنی هر کس چهل روز خود را خالص کند برای الله حتما چشمه های حکمت از قلبش به سوی زبانش جاری می شود .
( منبع : کتاب ده گفتار شهید مطهری رحمة الله علیه )
این همه انسجام اسلامی ؟؟؟
یک سکانس از انسجام اسلامی !
داخلی / روز / 10 صبح
سه مرد و نامرد رو به روی همدیگر نشسته اند دارند مسائل کلان عالم را حل می کنند .
اولی ( مرد 26 ساله): من نمی خوام بحث سیاسی بکنم ها !!! اما هر چقدر که از این فلسطینی ها کشته شوند حقشان است و باید خدا را شکر کرد و باید از خدا خواست که بقیه شان هم کشته شوند چون اینها ناصبی هستند و به اهل بیت بد و بیراه می گویند .
دومی ( مرد 28 ساله ): آره موافقم . ایرانی ها که براشون ناراحت میشن نمیدونن که اینا سنی اند .
بی عینک ( پسر 23 ساله ): ولی ممکن است اینها از روی جهالت باشد و در این صورت خدا آنها را میبخشد . چون حضرات معصومین علیهم السلام اشتباهی به آنها معرفی شده اند .
اولی : یعنی داری برای خدا تکلیف تعیین می کنی ؟
بی عینک : نه . سیره اهل بیت این است که در برابر کسانی که از روی جهالت به ایشان جسارت می کردند به جای نفرین و خشونت ، دعا و طلب هدایت می کردند به عنوان مثال جاهل مزدوری ( مزد بگیر ) وارد مدینه شد تا به حضرت مجتبی علیه السلام اهانت کند و برود وقتی با حضرت برخورد کرد شروع کرد به جسارت کردن اما حضرت خوب سکوت فرمودند تا طرف تخلیه روانی شود و بعد به نظرتان چکار کردند ؟ خوب معلوم است با روی خوش به او گفتند تو از راه دور آمده ای بیا منزل ما قدری استراحت کن و غذایی میل کن و لباس نو بپوش و به وطنت برگرد .
در این لحظه طرف از شدت خجالت آب شده و تا سینه به زمین رفته بود به اشتباهش پی برد و فهمید که اطلاعات غلط به او داده اند .
ببینید حرف اینجاست که اگر پس از آشکار شدن حقیقت باز هم به کینه توزی اش ادامه می داد آنوقت دیگر شایسته لعن و عذاب بود چون او از ذات نیکیها بدش می آید و دیگر فطرتش کاملا غبار آلود شده .
اولی : تو لازم نیست دلت به حال سنی ها بسوزد .
بی عینک ( از باب جدل و ساکت کردن طرف ) : من بیشتر دلم به حال شیعیان می سوزد چون الان فلسطین خط مقدم است و اگر موفق شود مرحله بعدی هدف گیری قلب شیعیان ایران است .
اولی : بهتر است بحث سیاسی نکنیم !!! اعتقادات ما مهم تر از سیاست است . اصلا بهتر است وارد فرعیات نشویم و درس را بچسبیم ! .......... خدا حافظ
بی عینک : به سلامت . التماس دعا !
خوب ، بشنویم هدف اصلی اسراییل را از زبان خود اسراییل .
سرو نیوز ( 4/9/86 ) :
هاآرتص مهمترین هدف آناپلیس را افشا کرد
به گزارش خبرگزاری فارس، "الوف بن" خبرنگار سیاسی روزنامه صهیونیستی هاآرتص با اشاره به برگزاری کنفرانس آناپلیس که قرار است 27 ماه جاری میلادی در آمریکا برگزار شود، نوشت: ایهود اولمرت، نخستوزیر اسرائیل به پنج علت در کنفرانس آناپلیس آمریکا شرکت میکند که تشکیل جبهه بینالمللی علیه ایران از مهمترین آنها به شمار میآید.
به عقیده نویسنده، پنج علت حضور ایهود اولمرت در کنفرانس آناپلیس موارد زیر است:
نخست، دعوت بوش از وی است که او نمیتواند به بوش جواب رد بدهد. دوم آنکه به نفع اسرائیل است با همسایگانش گفتوگو کند و در عرصه بینالمللی رفتار خوبی از خود نشان دهد.
سوم آنکه اقدامات و گامهای سیاسی که پس از این کنفرانس شکل خواهد گرفت میتواند به تلآویو در کاهش برخورد و تنش با فلسطینیان کمک کند.
چهارم آنکه زود است اسرائیل جنبش فتح را از خودش براند و به نفع تلآویو است که به حکومت محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان جان دوبارهای بدهد به امید آنکه روزهای بهتری در پیش باشد.
پنجم و مهمتر از همه آنکه اولمرت میخواهد با شرکت در کنفرانس آناپلیس یک جبهه بینالمللی علیه ایران و حامیان این کشور در منطقه تشکیل بدهد.
به نوشته نویسنده این مقاله، از آنجا که در عرف دیپلماسی، هیچ چیزی رایگان به دست نمیآید، اسرائیل قصد دارد در قبال تقویت جبهه کشورهای حامی آمریکا در منطقه از سرزمینهای عربی عقبنشینی کند و به وعدههای خود جامه عمل بپوشاند که این بهای ناچیزی است که تلآویو در برابر تشکیل جبهه متحد علیه ایران میپردازد و اولمرت با خرسندی حاضر است چنین بهایی را بپردازد.
سپهر نیوز 20/8/86 :
پایان یانگوم ویک سوال از آقای ضرغامی
سریال جواهری در قصر بالاخره به نقطه پایان خود رسید سریالی بیش از یک سال (از تاریخ 5 آبان 85) از شبکه دوم سیما پخش شد که طرفداران بیشماری پیدا کرده بود. محور اصلی داستان بر زندگی دختری به نام «یانگوم» استوار است که با مشکلات و موانع پیش روی خود مقابله کرده و پلههای ترقی و پیشرفت را طی مینماید. (نمونه این سریالها قبلاً نیز از تلویزیون پخش شده است مانند سریال " سالهای دور از خانه" به محوریت "اوشین)
با وجود جذابیت سریال که کارگردان آن بخوبی از عهده آن بر آمده نکته جالب توجه این است که بیشتر از آنکه روحیه فداکاری، صبر و استقامت ارائه شده توسط سریال، مورد توجه بینندگان این سریال در ایران قرار بگیرد این خود لی یونگ آئی ( بازیگر نقش یانگوم ) است که محبوبیت ویژه و خارق العاده ای بین خوانندگان مطبوعات زرد پیدا کرده است. شاید خود بازیگر نقش یانگوم هیچگاه تصور نمیکرد تا آنجا در بین ایرانیان محبوب شود که آمدنش به تهران یک رویداد مهم تلقی گردد اما چرا...؟
زندگینامه کامل یانگوم
یانگوم ازدواج نکرده است
یانگوم به تهران میآید
یانگوم چند بار تا مرز ازدواج پیش رفته است
یانگوم، محبوب دلهای ایرانیان
سفر یانگوم به فیلیپین
این تیترها را شما مطمئناً در طی هفتههای گذشته برروی دکههای روز نامه فروشی دیده اید ویا کاربران اینترنتی وبلاگهای یانگوم، یانگوم ایرانی ویا...را دیده اند اما چرا ما باید این گونه نگاه کنیم ؟
خیلی از افراد جامعه به برکت اطلاع رسانی دقیق بعضی مجلات و روزنامهها و حتی بعضی ارباب رسانه جمعی، از وضع زندگی و خصوصیات اخلاقی بسیاری از هنرمندان، بازیگران، فوتبالیستها و. . در داخل و خارج ایران آگاه و مطلع هستند. از نام و نام خانوادگی آنها گرفته تا وضعیت تاهل، رنگ و گل و اسم و... مورد علاقه، تیپ شخصیتی، تعداد دعواهای خانوادگی، تصمیم برای آینده (من تصمیم دارم برم کیش... من قصد ازدواج ندارم.. اگه فرصت کنم با دوستام میرم... )
تصویر رنگارنگ و متنوع یانگوم که این روزها دراکثرمجلات و نشریهها و سایتها و... جلوه گری میکند، تنها تصویری است از شخصی که نقش فداکاریها و مشقتها و استقامتهای خانم یانگوم را بازی نموده است. اما تصویر واقعی یانگوم در جامعه ما، تصویر خون دل خوردن مادران داغدیده ای است که در راه اعتلای وطن و شکوهمندی ایران عزیز، صبر و مشقت و استقامت را در پیش گرفته اند، زخم زبانها شنیده اند و دشمنیها دیده اند. تصویر یانگوم ما، تصویر همسر شهید برونسی است (خواندن کتاب خاکهای نرم کوشک تالیف سعید عاکف را به همه عزیزان مؤکداً توصیه مینمایم ) که با کمترین امکانات زندگی، عاشقانه در کنار همسر خویش هزاران درد و مصیبت و رنج و زخم زبانها را برخویش هموار نمود و از مشکلات خم به ابرو نیاورد و فرزندانش را به تنهایی بزرگ و تحویل اجتماع داد.
اما نکته قابل توجه در حمایت رییس سازمان صداوسیما از پخش این سریال است: ( ضرغامی مجموعه جواهری در قصر را یکی از بهترین مجموعههای خارجی بعد از انقلاب دانست و گفت: این مجموعه به دلیل ساختار مناسب و آموزشهای مختلفی که دارد مخاطبان زیادی را به سوی خود جذب کرده است)
اما آیا آقای ضرغامی به این موضوع توجه دارند که بلایی برسر فرهنگ ما میاید ؟
«با پایان یافتن سریال تلویزیونی «جواهری در قصر»، مستند این مجموعه که توسط ایرانیها ساخته شده پخش میشود. این مستند روز جمعه 25 آبان ماه ساعت 21:15 از شبکه دوم سیما پخش خواهد شد و تکرار آن نیز روز شنبه ساعت 14 پخش خواهد شد.
سریال تلویزیونی «جواهری در قصر» در 52 قسمت از شبکه دوم سیما پخش شد و به دلیل استقبال مخاطبان ایرانی از این مجموعه گروهی از مستند سازان ایرانی به کشور کره جنوبی سفر کرده و با مصاحبه با برخی از بازیگران اصلی این مجموعه مانند بازیگران نقشهای «یانگوم» و «افسر مین جانگو» و کارگردان آن مستندی پیرامون این مجموعه ساختند.»
( توضیح : به گزارش فارس، «موج کرهای» در سه قسمت 50 دقیقهای ساخته شده و قرار بود روز 25 آبان ماه از شبکه دوم سیما پخش شود که به دلایل مختلف پخش آن دو هفته به تعویق افتاد و سرانجام در روزهای شنبه 10 آذرماه، یکشنبه 11 آذرماه و دوشنبه 12 آذرماه ساعت 24 از شبکه دوم سیما پخش خواهد شد. )
اما خبر بالا از بیشتر از همه توجهات را برانگیخت. آیا صداوسیما تنها به فکر جلب مخاطب است ؟آیا صداوسیمای ما از وظیفه خود در راستای فرهنگ سازی دور شده است ؟آقای ضرغامی آیا می دانید یانگوم فردی به نام لی یونگ آئی است که در کره از او به عنوان مدل استفاده می شود؟آقای ضرغامی آیا بهتر نبود به جای صرف این هزینه های گزاف برای خرید و دوبله وبعد ساخت مستندی درباره این مجموعه سریالی در باره زندگی نامه یکی بزرگان و یاحتی همین رستم وسهراب خودمان می شد ؟
آقای ضرغامی چه بلایی بر سر ما میآید شما پاسخ دهید؟
لازم است سری به خیابانهای شهرمان بزنیم. مسائلی که در شهرمان وجود دارد، آئینه تمام نمای افکار، سلائق و ذائقههای من و شماست. آیا واقعاً تا این حد نزول کرده ایم؟! آیا خوراک ما و دلخوشیهای ما در همین حد است؟ سوای دین و مذهب و حکومت و سیاست، آیا فکر نمیکنید دستهایی دارند ما را به اوج ابتذال میکشانند و آنوقت القاء میکنند که برعکس در حال تجدد و نوگرایی هستیم و ما هم ساده لوحانه باورمان شده که متجدد شده ایم ؟
سرو نیوز ( 4/9/86 ) :
به گزارش سایت نوید شاهد، به نقل از روابط عمومی بنیاد حفظ آثار، در پی اظهارنظرهای گوناگون روزهای اخیر پیرامون جشنواره فیلم دفاع مقدس که از سوی گروهی از صاحبنظران، هنرمندان و دلبستگان عرصه دفاع مقدس صورت گرفت، رئیس بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس طی سخنانی در جمع گروهی از مسئولین بنیاد ضمن تشکر و استقبال از اظهارنظرها و نقدهایی که تاکنون به عنوان موافق و مخالف بیان شده است، آن را نشانه بلوغ و دغدغه هنرمندان کشورمان نسبت به فرهنگ دفاع مقدس دانست.
میرفیصل باقرزاده یادآور شد: از نظر بنیاد، برگزاری و یا عدم برگزاری هرگونه جشنوارهای با توجه به اهداف آن تعریف میشود. به عبارت دیگر وقتی باید جشنواره مورد اعتنا باشد که مطمئن باشیم از این طریق به هدف مورد نظر یعنی ترویج فرهنگ دفاع مقدس دست مییابیم، چرا که برگزاری جشنواره و یا رها ساختن آن فینفسه هدف نیست و موضوعیتی ندارد بلکه طریقیت دارد و این نکتهای است کاملا فنی و ظریف که باید توسط کارشناسان دلسوز و دلبستگان عرصه دفاع مقدس مورد بررسی و کارشناسی همهجانبه قرار گیرد. لذا نمیتوان به این زودی در مورد ضرورت برگزاری جشنواره و یا عدم برگزاری آن سخن گفت.
به اعتقاد وی ادغام جشنواره فیلم دفاع مقدس با جشنواره فیلم فجر در شرایط کنونی راهی میانبر و به قول معروف نوعی عمل به احتیاط است.
باقرزاده گره زدن ترویج فرهنگ دفاع مقدس به یک روش خاص را مطلوب ندانست و تاکید نمود: ما باید همواره در جست و جوی راههای نوین و اثرگذار باشیم.
وی با انتقاد از حجم آثار و کیفیت فیلمهای دفاع مقدس، سهم ناچیز این بخش از فرهنگ دفاع مقدس را ناشی از غفلت برخی از مسئولین و غرور عدهای دیگر از هنرمندان برشمرد و خواستار اصلاح روش جاری گردید.
باقرزاده با بیان این نکته که اگر امروز هنرمندان عرصه دفاع مقدس در یک بحث کاملا آزاد و کارشناسی و به دور از هیاهو و جنجالهای ژورنالیستی بتوانند ثابت کنند که برگزاری جشنواره فیلم دفاع مقدس در ارتقای کمی و کیفی آثار سینمایی دفاع مقدس اثرگذار و در نهایت موجب بالندگی و ترویج فرهنگ دفاع مقدس میشود، بنده از باب اینکه مقدمه واجب، واجب است، آن را عملی واجب فرض نموده، به قدر توان و به سهم خود در پی تحصیل مقدمات آن بر خواهم آمد. اما چه کنیم که هنوز هیچ یک از ما و همچنین بخش قابل توجهی از هنرمندان به این قطع و یقین نرسیدهایم.
رئیس بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس از آمادگی بنیاد برای برگزاری نشستی تخصصی با حضور صاحبنظران این عرصه و کالبدشکافی بیشتر موضوع جهت رشد و تعالی فیلم دفاع مقدس خبر داد و از همه هنرمندان و صاحبنظران درخواست کرد بنا به دعوت و فراخوان معاونت هنری بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس جهت ارایه نقطهنظرات و بحث و بررسی بیشتر موضوع در همایش مربوط شرکت نمایند. پایان نقل قول
---------------------------------------------------------------------------------
بسمه تعالی
با عرض سلام و ارادت و خسته نباشید خدمت سردار باقرزاده
بنده وارد این بحث نمیشوم اینکه آیا صحیح است که سینما قابلیتهایی برای انتقال پیام دارد که سایر ابزار از قبیل متن ، گفتار ، وب و ... به هیچ عنوان ندارند ؟ یا صحیح نیست ؟
شاید برای برخی افراد کاملا بدیهی باشد اما چون محل مناقشه است از آن بحثی به میان نمی آورم . فقط میپردازم به پیامهایی که همه ابزارها قابلیت انتقال آن را دارند و در همین زمینه سوالی که از جناب آقای سردار باقر زاده رییس بنیاد حقظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس دارم این است که فرض بفرمایید آیا اگر همین فرمایشات شما در قالب دیالوگ یک شخصیت محبوب و پرداخت شده سینمایی به مخاطبان جهانی اعم از کودک و نوجوان و جوان و بزرگسال وپیرزن و پیرمرد و با سواد و بی سواد وسیاه پوست و سفید پوست و سرخ پوست و زرد پوست و انگلیسی زبان و چینی زبان و فرانسوی و آلمانیایی و اسپانیایی زبان و پر مشغله و کم مشغله ، آی کیو بالاها و آی کیو پایین ها و خلاصه با هر گرایش فکری و فرهنگی و اقتصادی و سیاسی اعم از اعتماد ملی و غیر اعتماد ملی و عدالت و توسعه و مشارکتی و اصولگرای جاه طلب و اصولگرای بسیجی و ....
عرضه میشد برد مخاطب و تاثیر گذاری بیشتری نمی داشت نسبت به قالب سخنرانی و مصاحبه ؟
پاسخ واضح است و به نظر نمی رسد این مسئله آنقدر پیچیده باشد که نیاز به گفتمان های تخصصی وقت گیر داشته باشد . و هر روز که از دست برود جبران ناپذیر است چرا که شهدا حق عظیمی بر جهانیان دارند و فیلم ساختن درباره راه شهدا شاید حداقل کاری باشد که میتوان برای آنها انجام داد .
نمونه دم دستی اش همین فیلم جذاب اخراجی ها بود که بوسیله کسی ساخته شده بود که جنگ را با گوشت و خونش حس کرده بود و برغم همه ضعف های ساختاری اش ( که البته از تازه کار بودن آقای ده نمکی ناشی میشد ) توانست تقریبا برخی ازگروه های فوق الذکر را با اخلاص رزمنده ها آشنا کند و مطمئنا این قابلیت را بطور بالقوه دارد که تمامی گروه های فوق را در بر بگیرد و این در حالی است که سخنرانی و متن و وب اصلا این قابلیت را ندارند . والسلام علیکم
اللهم عجل لولیک الفرج و اجعلنا من خیر اعوانه و انصاره
این پرونده آقای موسویان هم واقعا کلاف سر در گمی شده .
از یک سو میبینیم که رییس جمهور مملکت خبر از کارشکنی های مسئولان هسته ای می دهند و افشای آن را در آینده ای نزدیک قطعی می دانند و مزید بر آن وزیر اطلاعات بر آن صحه می گذارند اما از سوی دیگر میبینیم که قوه قضاییه بطور جدی و پیگیر وارد قضیه نشده بطوری که اصحاب گمانه زنی بیشتر بر روی تساهل و تسامح سابقه دار قوه قضاییه نظر دارند و حتی روزنامه اعتماد که بشدت از دستگیری جناب موسویان نگران شده با خوشبینی خاصی ( شاید هم با واقع بینی خاصی ) از تبرئه شدن موسویان سخن می پراکند . که البته این خود روشی است برای ایجاد اشتهای کاذب برای مخاطب ( به این صورت که به اشتباه در ذهن مخاطب این می رود که تبرئه شدن موسویان حتمی است و وقتی که با خبر واقعی عدم تبرئه شدن موسویان در آینده ای نزدیک مواجه میشود شوکه می شود و این خبر را دروغ می پندارد زیرا برایش باور پذیر نیست ) و حتی گاهی روشی است برای تغییر تصمیم یک تصمیم گیرنده و از جمله قاضی پرونده قضایی زیرا ممکن است قاضی دچارمصلحت اندیشی مذموم شود .
در این بلبشور قضاوت سیاست زده عده ای دیگر هم طبق معمول این واقعه محتمل الوقوع را حمل بر ضعف دولت می کنند . و از جمله اینها میتوان در این باره به مطلبی از سایت غیر رسمی و جدید حزب کارگزاران یعنی tabnak.ir که همان بازتاب فیلتر شده است اشاره کرد که می نویسد :
" در حالی که در هفتههای اخیر موجی از اظهارنظرهای مقامات اجرایی کشور و تلاشهای رسانههای نزدیک به دولت علیه موسویان مطرح و ادعای جاسوسی هستهای توسط او و ارایه اطلاعات توسط وی به سفارت انگلستان مطرح شد، اخبار غیر رسمی از صدور حکم تبرئه وی حکایت میکند. " 5/9/86
وجالب اینجاست که هر دو طرف با یکدیگر یک نقطه اشتراک هم دارند ! از این جهت که هر دو طرف ادعا می کنند که از سوی عوامل نا شناس قاضی تحت فشار قرار گرفته است . البته این عوامل دو دسته اند : دسته ای بر تبرئه آقای موسویان اصرار دارند و دسته دیگر بر عدم تبرئه !!!
البته این از اون کلک های قدیمی آنتی احمدی نژادیست هاست . اینها از اونجایی که از خلاقیت بویی نبرده اند می خواهند با شبیه سازی گفتار و کردار آقای احمدی نژاد امر را بر مردم مشتبه کنند . اونم چه مردمی ؟ مردمی که خودشون ذغال فروشن و عمرا سیاه نمیشن . البته این سیاست قبلا هم در شبیه سازی سفر های رییس جمهور از سوی بعضی ها ! دیده شده . خدا همه مونو هدایت کنه
جاء الحق و زهق الباطل ان الباطل کان زهوقا