بی عینک
رد عبارت مشهور "کلما حکم به العقل حکم به الشرع " از سوی آیت الله جوادی آملی حفظه الله
ایشان معتقدند عقل اصلا حکم ندارد
ایشان امروز در درس تفسیر سوره الرحمن فرمودند :
حضرت آیتالله جوادی آملی با تأکید بر اینکه شرع مقابل ندارد و لامقابله له، و عقل مثل نقل در خدمت شرع هستند و حرف شرع را میفهمند، خاطرنشان ساخت: عقل حکم نمیکند، به ما عقل داد که یک چراغ است و به ما نقل داد که آن هم یک چراغ است، شرع مقابل ندارد، عقل و نقل مقابل هم هستند، عقل مانند نقل در خدمت شرع است و حرف شرع را میفهمند، نه اینکه عقل حکم بکند، عقل که میگوید «العدل حسن» یعنی من میبینم که این چراغ روشن است، اما اینکه عدل و حسن با هم پیوند خوردهاند کار عقل نیست، قبل از اینکه این عقل به دنیا بیاید «العدل حسن» بوده است و عقل میفهمد که عدل حسن را دارا است، نه اینکه عقل حکم بکند، پس هرگز عقل در مقابل شرع نیست، نباید بگوییم که هم عقل و هم شرع میگوید، عقل، بند? محض است، قبل از اینکه او به دنیا بیاید اسراری در عالم است که او خبر ندارد و باید کسی که او را آفرید بگوید.
ایشان سالها پیش هم در همین راستا فرمودند عقل را به کار می گیریم که بفهمیم که نمی فهمیم .
فارس نیوز : امام جمعه مشهد با تأکید بر اینکه در جریان اربعین، عدهای همچون متوکل عباسی عمل میکنند، تصریح کرد: بهعنوان افزایش عوارض فرودگاهی در عراق، بلیت هواپیما را چند برابر میکنند، چهل دلار از مردم بهعنوان صدور ویزا میگیرند و دلار را هم 250 تومان گرانتر حساب کردهاند. وی با انتقاد از افزایش هزینههای سفر زائران پیاده اربعین، خاطرنشان کرد: به اسم گرفتن پول ایرانی بهجای دلار و آسان شدن کار، هفده هزار تومان اضافه بهعنوان کارگزاری میگیرند، میگویند چون اتوبوسها یک طرف مسیر را خالی برمیگردند، ستاد اربعین اجازه افزایش دو برابری بلیت را میدهد. امام جمعه مشهد با ابراز تأسف از مالاندوزی از زائران اربعین، اظهار کرد: جوانان فداکار ما بهعنوان مدافعان حرم در جنگ با تکفیریها جان میدهند، این حق زائران است که 40 دلار بهعنوان ویزا از آنان بگیرند؟ چرا اینگونه عمل میکنید، دولت ایران لائیک نیست و اینچنین برخوردهایی در جمهوری اسلامی صحیح نمیباشد. ------------------- بی عینک : غرب زده های آخوند و غیر آخوند اساسا با متوکل و حجاج و شمر تفاوت ماهوی دارند غرب زده ها نسبت به جریان انقلابی امام حسین لابشرط قسمی هستند و غرب زده های آخوند و غیر آخوند نسبت به جریان انقلابی امام حسین بشرط لا هستند یعنی متوکل ها بودنشان به نبودن انقلاب حسینی است و با گسترش دستگاه اباعبدالله طومارشان پیچیده می شود لذا بر علیه آن از هیچ اقدامی فروگذار نمی کنند اما غرب زده ها به دنبال رفاه هستند و پول لذا هرجا هر چه که منافعشان اقتضا کنند انجام می دهند خواه زیر پرچم شمر خواه امام حسین لذا اگر زیر پرچم شمر بودند انصافا قصد براندازی علم امام حسین را ندارند و اگر هم زیر پرچم امام حسین قرار گرفتند انصافا قصد براندازی علم شمر را ندارند درست است که در ظاهر هم متوکل و هم غرب زده های آخوند و غیر آخوند دارند در زیارت امام حسین اختلال ایجاد می کنند ولی باطنا زمین تا آسمان فرق می کنند خلاصه اینکه هر گردی که گردو نیست این یک مطلب مطلب دیگر اینکه شهدای مدافع حرم چه ربطی به درآمدهای حاصل از توریسم زیارتی دارد ؟ اگر بخواهیم همه چیز را به همه چیز ربط بدهیم که سنگ روی سنگ بند نمی شود چرا خون شهدا را اینقدر پایین می آورید و می خواهید در روابط دیپلماتیک ایران دخالتش دهید؟ مگر حججی که رفت سوریه شهید مکتب نیست ؟ بله اگر شهید ملی بود حرف شما صحیح است ولی حججی و مالامیری و صدرزاده و ... فدایی امام حسین شدند لذا نه خودشان نه اولیای دم و نه مردم نجف آباد و سایر شهرهای ایران طلبی از بشار اسد و حیدر العبادی ندارند چون اصلا طرف حساب شهدا این آدم ها نیستند که ما بخواهیم طلبکارشان بشویم که حالا که ایرانی ها شما را از دست تکفیری ها نجات دادند پس شما هم 40 دلار را بیخیال شوید بله اگر دولت ایران قرارداد جداگانه طریفینی با عراق و سوریه ببندد که هیچ کدام از طریفین حق اقامت دریافت نکنند خوب قدمی در تسهیل زیارت امام رضا علیه السلام برای عرب ها و زیارت بارگاه شش امام موجود در عراق برداشته خواهد شد و الا مثل همه عرب ها که پول روادید می دهند تا به مشهد بیایند ما هم باید 40 دلار بدهیم تا به زیارت عتبات برویم این حرفها در سطح تاکسی و اتوبوس است نه منبر و نماز جمعه امام خمینی فرمودند ائمه جمعه در کار دولت ها دخالت نکنند همین طوری هم مردم می گویند اخوندها آمده اند تا خودشان حکومت کنند و با این دخالت ها به این شایعه دامن زده می شود(نقل به مضمون)
قصه از ابتدای مدینه شروع شد
در بین کوچه های مدینه شروع شد
داغی دوباره بر جگر درد و غم زدند
آری دوباره حادثه ای را رقم زدند
غربت که در حوالی یثرب مقیم بود
این بار نیز قسمت مردی کریم بود
مردی که از اهالی شهر فریب ها
از آشنا ، غریبه و از نانجیب ها
انبوه درد و داغ و مصیبت به سینه داشت
یک عمر آه و ناله ز اهل مدینه داشت
گاهی شرر به بال و پر قاصدک زدند
گاهی میان کوچه به زخمش نمک زدند
هم سنگ دین ِ آینه بر سینه می زدند
هم سنگ کین به ساحت آئینه می زدند
نه داشتند طاقت اسلام ناب را
نه چشم دیدن پسر آفتاب را
خورشید را به ظلمت دنیا فروختند
حق را به چند سکه خدایا فروختند؟
بر احترام نان و نمک پا گذاشتند
مرد غریب را همه تنها گذاشتند
حتی میان خانه کسی محرمش نبود
دلواپس غریبی و درد و غمش نبود
تنها تر از همیشه پر از آه حسرت است
اشکش فقط روایت اندوه و غربت است
حالا دلش گرفته به یاد قدیم ها
در کوچه های خاطره مثل نسیم ها
بغضش کبود می شود و ناله می شود
راوی این غروب چهل ساله می شود
حالا بماند اینکه چرا مو سپید شد
در بین کوچه های مدینه شهید شد
روزی که شعله های بلا پا گرفته بود
قلبش ز بی وفایی دنیا گرفته بود
بادی سیاه در وسط کوچه می وزید
اشکی کبود راه تماشا گرفته بود
می دید نامه های فدک پاره پاره شد
در کوچه دست مادر خود را گرفته بود
در تنگنای کوچه اندوه و بی کسی
ابلیس راه حضرت زهرا گرفته بود
ناگاه دید نقش زمین است آسمان
کی می رود ز خاطرش این داغ بی کران
زخم دل شکسته و مجروح کاری است
خون گریه های داغ چهل ساله جاری است
مظلوم تا همیشه این شهر می شود
وقتی که مرهم جگرش زهر می شود
آثار زهر بر بدنش سبز می شود
گل کرده است و پیرهنش سبز می شود
جز چشم های خسته او که فرات خون...
دارد تمام باغ تنش سبز می شود
یک تشت لاله از جگرش شعله می کشد
یک دشت داغ از دهنش سبز می شود
آن کهنه کینه های جمل تازه می شوند
یک باغ زخم بر کفنش سبز می شود
نینامه غریبی صحرای نینوا
از آخرین تب سخنش سبز می شود
«لایوم» ... از غروب نگاهش گدازه ریخت
«لا یوم»... از کبود لبش خون تازه ریخت
گفتیم تشت، لاله ، دهانی به خون نشست
این واژه ها روایت یک داغ دیگرست
آن روز، داغ با دل پر تب چه میکند
با قامت شکسته زینب چه میکند
گلزخم بوسه های پریشان خیزران
با ساحت مقدس آن لب چه میکند
شاعر: یوسف رحیمی
ابوالزوجه (پدر همسر) امام حسن علیه السلام یکی از منافقان درجه یک زمان امیرالمومنین بود که زمینه ساز افتراق در سپاه امیرالمونین و خانه اش محل کمین ابن ملجم بود
او دخترش را به بیت حضرت مجتبی نفوذ داد و در واقع به حضرت دخترش را تحمیل کرد و حضرت مجتبی را به شهادت رساند لعنت بر این پدر و دختر و همه منافقان ظاهر الصلاح زمان امام حسن که حضرت را خانه نشین کردند و آن مظلومیت کم نظیر را نصیب حضرت کردند .پسرش محمد نامی بود که راه پدرش را ادامه داد و در قتل امام حسین شراکت کرد
در دعوای اهم بودن فرد یا جامعه یه قول سومی هم هست یعنی هیچکدام
قول سوم این است که خانواده مهمتر از این دو است که مختص اسلام شناس قهار جناب علیرضا پناهیان حفظه الله است
توضیحات بیشتر را در تبیان بخوانید و تاثیر یک خانواده بد در جامعه را ببینید تا به کجاست ؟
https://article.tebyan.net/141273/%D8%A7%D8%B4%D8%B9%D8%AB-%D8%A8%D9%86-%D9%82%DB%8C%D8%B3-%DA%A9%DB%8C%D8%B3%D8%AA-
حجت الاسلام والمسلمین مصطفی سندگل قلعه نویی که مقابل منزلش، با قمه مورد حمله قرار گرفت، در گفتگوی اختصاصی با خبرنگار خبرگزاری «حوزه» در تهران، به تشریح جزئیات این حادثه در حوالی میدان شکوفه پرداخت و اظهار داشت: ما حدود یک ماه است که به خانه جدید در این محل آمده ایم و ضارب هم در یکی از طبقات همین ساختمان سکونت دارد و تنها ارتباطی که بنده با او داشتم در حد احوال پرسی بود، زیرا هنوز به طور کامل با او و اهل محل آشنا نبودم.
وی ادامه داد: البته اوایل که ما به این محل آمدیم این آقا حضور نداشت و گویا آن طور که اطرافیان گفته اند، وی خارج از کشور بود و چند روز بعد از سکونت ما در این محل، از خارج برگشته بود و اولین برخورد بنده با او زمانی بود که روزی در حال برگشت از حوزه بودم و می خواستم وارد خانه شوم که جلوی درب او را دیدم و به او سلام دادم، ولی جواب سلام ما را نداد.
طلبه حوزه علمیه چیذر با اشاره به شب وقوع حادثه، افزود: به همراه همسرم در حال خروج از منزل بودیم و متوجه شدم که فرد ضارب در جلوی درب پارکینگ نشسته است و چند قدمی از او دور نشده بودم که دیدم به سمت من می آید، وقتی به من رسید گفت کجا بودید! من منتظرت بودم! من با شنیدن حرف های او متعجب شدم، زیرا ما هیچ گونه آشنایی، ارتباط و یا برخورد خاصی با هم نداشتیم و انتظار نداشتم که او بگوید من منتظرت بودم، در همین فکر بودم که او مکرر همین مطلب را تکرار می کرد که من منتظرت بودم.
وی ادامه داد: در همین حال بنده به سمت همسرم به راه افتادم، ولی یک دفعه دیدم او با مشت به سرم کوبید، و من با دیوار برخورد کردم و به زمین افتادمو تا خواستم بلند شوم، دیدم از زیر لباسش قمه را در آورد و به سمت من حمله ور شد و ضربه شدید به کمرم(کنار ستون فقرات) زد و من در آن لحظه واقعا متعجب و در شگفت بودم، زیرا وقوع این اتفاق برایم قابل درک نبود.
این روحانی مضروب اضافه کرد: ضارب با ضربات پی در پی به سمت من حمله ور شد و من درصدد دفاع از خود آمدم و دستش را گرفتم، ولی به دلیل خونریزی شدید دچار ضعف شدم و در همین حین او دوباره با ضربات دیگر به پهلو و صورت من، موجب شد تا دیگر نتوانم جلوی حملات او را بگیرم.
وی افزود: همسرم که شاهد این صحنه تلخ بود با فریادهای بلند از همسایه ها درخواست کمک می کرد، ولی متاسفانه همسایه ها به علت هجوم فرد ضارب، جرات نمی کردند به ما نزدیک شوند تا این که با حضور پلیس و اورژانس، مردم به کمک آمدند و همسایه ها و پدر ضارب دستان او را گرفتند، و مرا با اورژانس به بیمارستان انتقال دادند و با هفتاد بخیه زخم های مرا مداوا کردند و نظر کارشناسی دکتر هم این بود که به دلیل ضربه شدید امکان دارد، نصف صورتم فلج شود.
طلبه حوزه علمیه چیذر با انتقاد از برخی شایعات مبنی بر این که این حادثه خصومت شخصی بوده است، گفت: این حرف از اساس دروغ است و بنده هیچ آشنایی قبلی با این فرد و یا ارتباطی خانواده او نداشتم، و هیچ حرف یا صحبتی یا احیانا مشاجره قبلی با او انجام نشده بود، ولی او در اعترافاتش ادعا می کند که شیطان به او الهام کرده تا به من حمله کند!
حجت الاسلام سندگل در پایان گفت: مرتب به دروغ شایعه می کنند که ضارب روانی بوده است! در حالی که رفتارها و گفتارهای او کاملا نشان می دهد که هدف او از قبل معین بوده است و فقط به سمت من حمله کرد و به هیچ کس دیگری کاری نداشت.
http://www.jahannews.com/images/docs/000560/560441/images/1396080313491680912314984.jpg
بی عینک :
چرا زن ها درک درستی از دنیای مردها ندارند ؟
به همان دلیل که مردها درک درستی از دنیای مردها ندارند .
لذا وقتی یک زن که روحیات شادی دارد دستور اسلام مبنی بر برخورد تکبر آمیز زن با نامحرمان را رعایت نمی کند و با خنده و خوش مشربی با مردها و همکاران غیر هم جنسش برخورد میکند مرد طبق کدهای دنیای خودش فکر می کند این زن نیاز جنسی دارد و دارد نخ می دهد .
همچنین وقتی مرد طبق روال همیشگی اش که با سایر همکاران مرد داشته با رفتارهای مردانه با همکاران نامحرم برخورد می کند و نمی تواند انسانی تر و غیر مردانه با زن برخورد کند زن به طور طبیعی این روابط عمومی بالای مرد و روحیات مردانه را می پسندد و قلبش می لرزد و فکر می کند آن مرد هم دلش برای او ارزیده است در صورتی که این مرد حالش این گونه است
---------------------------------------
به گزارش جهان نیوز، «هیتر لیند»، بازیگر 34 ساله، روز گذشته فاش کرد چهار سال پیش زمانی که فرصت دیدار با «جرج ایچ دابلیو بوش»، چهل و یکمین رئیس جمهور آمریکا، به او داده شد، مورد آزار وی قرار گرفت.
این بازیگر زن اظهار کرد: زمانی که برای گرفتن عکس نزدیک ویلچر جرج بوش پدر شدم او با لمس بدنم موجب آزار جنسی من شد. او حتی یک جمله مستهجن به عنوان شوخی بکار برد، در حالی که همسرش بابارا در تمام مدت شاهد این صحنه بود و سخنی نمیگفت.
زمانیکه عکس گرفته شد، «هیتر لیند» ناراحتی خود را از حادثه رخ داده ابراز کرد؛ اما یکی از محافظان امنیتی جرج بوش به وی گفت نباید تا این اندازه به ویلچر بوش پدر نزدیک می شد!
------------------------------
بی عینک : میسیز هیتر ! با این سر و وضع پاشدی رفتی لابلای این همه مرد اون هم از نوع یهودی که طبق تلمود نگاهشان به زن نگاه به یک کالای جنسی و اغواگر است اون هم یهودیانی که قدرت سیاسی دارند
خوب چرا بوش این کار را نکند ؟ اگر غیر از باشد باید تعجب کرد
یه باره همین یکی _دو متر پارچه هم استفاده نمی کردی
اصلا همین که به همین مقدار قناعت کرده برو خدا رو شکر کن
انگار ساده بودن دخترها در زمینه مسائل جنسی یه مشکل جهانیه
من فکر می کردم دخترهای دبیرستانهای ایران اینقدر ساده اند نگو دختر دبیرستانی های اون جا هم همین قدر ساده انگارانه با طوفان جنسی مردها برخورد می کنند
امیر المومنین می فرماید:" اگر می توانید کاری کنید که زن ها از منزل بیرون نیایند حتما این کار را بکنید"
چون زن ها اولا احساسی اند و منطقی نمی شود برایشان استدلال کرد که نگاه اصلی مردها با بدن شما است نه شخصیت شما و طوری خلق شده اند که پاشنه آشیل شان واژه های محبت آمیز عزیزم ، دوستت دارم ، فدات شم ، جیگر طلا ، خانم خوشگله ، عسلم ، عشقم و ... است
البته بخاطر اینکه خانواده استحکام یابد ولی معمولا خانواده ها به خواهر و مادر و همسر و دخترشان اینها را نمی گویند و نسخه بدلی اش به دهن شان مزه می کند
یه سری به سایت پایانه بزنید ببنید واقعا با بخش نامه میشد این همه راننده را به خط کرد ؟
اگه مشوق مالی که زبان مشترک بین همه بدهکاران است نبود با پیاده روی از دم در خونه انجام میشد تا خود بین الحرمین
راننده اتوبوس ها معمولا ماهی چند میلیون قسط وام و نزول بانکی به بانک های تکنوکرات ها می دهند لذا اولین فکری که به ذهن شان می آید
این است که قسط عقب افتاده ام را چطوری پرداخت کنم؟
اینکه فقرا صرفا در اربعین امکان تشرف دارند یا به ذهنش نمی آید یا اگه هم بیاید به خاطر بدهکار نماندن و زندان نرفتن این حرفها را مجبور است ندید بگیرد
لذا مسئول ستاد اربعین بجای اینکه با راننده ها صحبت کند که دستمزد کمتری بگیرد باید با شرکت های لیزینگ اتوبوس صحبت کند که
در ایام اربعین قسطی دریافت نکنند و دیرکر هم حساب نکنند تا راننده بطور اتوماتیک با قیمت پایین تر زوار ابی عبدالله را به مرز برساند
طبق سیستم بی رحم لیزینگ تکنوکرات ها این رفتار راننده تنها راهی است که دارد مگر اینکه از اولیاء خدا باشد و اینقدر توکلش قوی باشه
که معتقد باشد خدا من حیث لا یحتسب می رساند و اگر من برای اباعبدالله خودشیرینی کنم اباعبدالله هم هوامو داره و نمیذاره در بمونم
که اینا در بوروکراسی اداری و جامعه تکنوکراتی که غرب زده ها برامون درست کردن و نذاشتن اسلامیت جمهوری اسلامی تحقق پیدا کنه
یه شوخی بیشتر نیست و بیشتر افسانه های خنده دار تلقی میشه
و جالب اینکه این کت و شلواری ها سه تیغ کرده پشت واژه جمهوری اسلامی قایم میشن و آخوندها و ریش دارها محکوم میشن که اینا
به اسم اسلام دارن این کار رو میکنن و دارن عوام فریبی میکنن در صورتی که تکنوکراتهای غرب زده چند دهه است دارن ایران را یک نسخه
تقلیل یافته از غربی می کنند که سقوط کرده است و این عزیزان حاضر نیستند مسئولیت این بی جا کاری شان را بپردازند و با کمال پررویی
میگویند تقصیر انقلاب و انقلابی گری است در صورتی که مشکلات دقیقا آنجایی است که از ایرانیت و اسلامیت خودمان دست برداشتیم و
خواستیم غربی بشویم و نهایتا نه مثل طاووس راه رفتیم نه راه رفتن خودمان را بیاد داریم لذا زمین گیر شدیم
اگر کسی خواست بداند چرا عقب ماندیم علتش تقلید راه رفتن کلاغ از طاووس است و لاغیر
امثال تهرانی در موشکی انقلابی عمل کردند موفق شدیم احمدی روشن در بحث استاکس نت انقلابی عمل کرد موفق شدیم شهریاری
در رساندن ایران هسته ای از 4 درصد به 20 در انقلابی عمل کرد موفق شدیم نصر اصفهانی در سلولهای بنیادی انقلابی عمل کرد موفق شدیم
شهیدستاری در ساخت اتومبیل انقلابی عمل کرد موفق شدیم قاسم سلیمانی در غرب آسیا انقلابی عمل کرد موفق شدیم ولی دانشجویان و
اساتید دانشگاه شریف که نگاهشان به غرب است یه بالابر شیشه پیکان هم نتوانستند تولید کنند
با بی هویتی هیچ توفیقی نخواهیم داشت لذا دانشگاه شریف اگر به هویت زدایی اش ادامه دهد فقط خسارت محض است چون این جوانها به
کمپانی های یهودی می روند و دشمن مان را تقویت می کنند و رقابت را سخت تر می کنند
برای عید غدیر رفته بودم چند کیلو شیرینی نارگیلی بگیرم
به قناد گفتم توی چند تا جعبه کوچیک بذار که پذیرایی راحت تر باشه
قناد دلش برام سوخت و گفت این طوری ضرر می کنی چون جعبه به قیمت شیرینی برات حساب میشه
یعنی میدونست کارش منصفانه نیست ولی حاضر نبود از پول زور خوری دست برداره
ولی همین قدر که گفت باز خوبه چون نشونه اینه که هنوز یه مقدار وجدان براش مونده
که خوب احتمالا اگه با همین دست فرمون ادامه بده شاید یه روز کارتن را به قیمت کارتن حساب کنه نه به قیمت شیرینی آلمانی و خامه ای
جالبه اگه توی جعبه شیرینی نارگیلی باشه نسبت به وقتی که دسر داخلش هست تومنی 9 ریال فرق میکنه
در کل داریم از آزادی بعد از 2500 سال دیکتاتوری نهایت سوء استفاده را می بریم
جنبه هم خوب چیزیه