بی عینک
بعضی از عراقی ها موکب های دو طبقه و مجلل با پتوهای نو و مصالح عالی و خدمه ی خودجوش و اکتیو
و غذای مفصل برای زوار امام حسین تهیه کرده بودند
بعضی عراقی ها موکب های معمولی تر
بعضی عراقی ها فقط توانایی چای دادن یا تهیه آب معدنی را داشتند
بعضی عراقی های بی بضاعت با محبت و اشتیاق به زوار نگاه می کردند و می گفتند اهلا و سهلا
و همچنین می گفتند هنیئا للزوار یعنی نوش جان زوار
اگر بخواهم تشبیه کنم همان شور و هیجانی که یک بچه هفت ساله از چند هفته قبل برای نوروز دارد
و دلش می خواهد سنگ تمام بگذارد و هر کاری میکند در این راستا باز خیالش راحت نمی شود
و احساس می کند هنوز حق مطلب را ادا نکرده است
با این فرق که تلاش بچه ایرانی برای خودش است و تلاش بچه عراقی برای دیگران است
و چون طرف حسابش امام حسین است و دارد برای امام حسین خودشیرینی می کند
هر چه بیشتر خدمت احساس سبکبالی بیشتری میکند ولی تلاش بچه ایرانی برای
نوروز چون رنگ و بوی اهل و بیتی ندارد لذا هرچه بیشتر موفق می شود کمتر احساس سبکبالی میکند
من وقتی به یکی از عراقی های 5 ساله می خواستم نبات چوبی بدم قبول نمی کرد
و کلا عراقی ها در این ایام دست دهنده دارند نه دست گیرنده و از اعطاء بی نهایت مشعوف می شوند
و اگر زوار به هر دلیلی رد احسان می کردند انگار تمام غم ها میومد سراغشون و آدم براشون غصه ش می شد