دختری که عزیز دل خدا شد

امروز: سه شنبه 103 اردیبهشت 18

بنده سالهاست پای درس های تلویزیونی استاد عزیزم جناب حجت الاسلام و السلمین حسن رحیم پور ازغدی نشسته م و بهره بردم و در هر موضوعی مفصل تحقیق کردم و اتفاقا موضوع سخنرانی ایشان هم بوده متوجه زحمات طاقت فرسای استاد برای اینکه بحث رو از آب و گل دربیارن شدم و فکر میکنم بالای % 95 صحبت هاشون دقیق ه ولی بعضی وقت ها مطالبی دارن که به نظرم دقیق نیست و چون کار و و زندگی ندارم و از طرفی خودم هنر طراحی سخنرانی نظام مند ندارم میشینم نظراتشون رو نقد میکنم مثلا این قسمت تقطیع شده از سخنرانی ایشان که در مورد پوشش واجب

http://www.jahannews.com/images/docs/files/000536/nf00536690-1.mp3

لب این سخنرانی این است که :

1-چادر حجاب عالی است2- ولی نباید همه را مجبور کنیم حجاب عالی داشته باشند ،4- هیچ جای قرآن به صراحت در مورد نحوه پوشش واجب نیامده و همچنین در مورد رنگ پوشش5- لذا باید باتوجه به شرایط زمان و مکان پوشش و رنگ پوشش انتخاب شود

اینها 6 تا مطلب درسته که سر جای خودش درسته ولی ربطی به هم نداره و نمی شه ازش نتیجه دقیق گرفت چون بر اساس متد غلط است و به نوعی فقه زیر لحافی است نه یک فقه سرزنده و پویا

میگن یه کسی گفت من استاد خبر بد دادنم اجازه بدید من برم خبر بد بدم

رفت و به کسی که واقعا باباش مرده بود گفت خوب این چیه طرف گفت آکواریوم گفت این چیه طرف گفت صندل گفت این چیه طرف گفت جارو گفت خوب چه نتیجه ای می گیریم طرف گفت نمی دونم گفت نتیجه می گیریم بابات مرد

خوب اینها جمله های مطابق با واقع اند از طرفی خبر فوت هم مطابق با واقع است ولی روش نتیجه گیری متودیک نیست

جواب نقضی :

خوب در مورد کم و کیف روزه هم صریح قرآنی نداریم و اجمالا فرموده:" کتب علیکم الصیام " خوب چرا در مورد جزییات روزه نمی گویید باید مطابق شرایط زمان و مکان باشد ؟

یا در مورد نماز می فرماید:" اقیموا الصلوة " و جزییاتش را تصریح نکرده چرا در مورد نماز نمی گویید بر اساس مقتضیات زمان و مکان ؟

جواب حلّی :

در متد مکتب اجتهادی قم ملاک مذاق شریعت است و چیزهایی که در آیات و روایات صراحتا نیامده مجتهد بر اساس مذاق شریعت طی 20 سال یا بیشتر بدستش آمده مذاق شارع را در این بحث بیان میکند لذا صرف اینکه در قرآن نیامده نمی توان گفت دین در این زمینه ساکت است

در متد اجتهادی نجف ملاک آیه و روایت مسند است و مراسیلی که با آنها معامله مسانید می شود لذا صرف اینکه مطلبی که در قرآن تصریح نشده نمی توان بدون فحص در روایات مسند یا شبه مسند گفت که دین در این زمینه ساکت است و چون شریعت فقط قرآن نیست خود قرآن ما را ارجاع داده به پیامبر تا قرآن را برای مردم تبیین کند

این که این نتیجه دقیقا همون چیزی ه که قبلا بعضی های دیگه از متد درست به همین نتیجه رسیده بودند دلیل بر این نیست که این متد آقای رحیم پور هم درست باشد

لذا این نتیجه درست از ایشان پذیرفته نیست ولی از آیت الله خامنه ای پذیرفته است چون از متد صحیح رفته است و سالها پیش به همین نتیجه رسیده بوده است

و خوب چون عادت داریم حرفهای ایشون را به موزه بسپریم و سعی کنیم با آزمون و خطا سیاست گذاری کلان فرهنگی رو انجام بدیم این ریل گذاری ایشون باز هم به فنا رفت و حجاب نسل جدید دخترانی که مهاجرت کرده اند به شهرهای بزرگ به فنا رفت چون عفاف و حیاء شون توسط ماهواره و رمان های قبح زدا و اینترنت و شبکه های اجتماعی غیر امن (سکس با نقاب علم) به فنا رفت و یک عامل مهم دیگر اینکه مهاجرین چون دوست دارن یک شبه شهری بشن اولین کاری که می کنند اینه که لباس ها و آرایش و ادا و اطواری داشته باشن که شهری تر جلوه کنن در صورتی که تا قبل از اینکه سیل مهاجرین به شهر سرازیر بشن شاهد چنین مسابقه ای نبودیم و با فکل و مانتو اپل دار قضیه تموم شده بود و جالب اینکه خود شهری ها هم باورشون شد که باید همین کار رو بکنن تا از با کلاس ها عقب نمونن غافل از اینکه با روستایی هایی مسابقه گذاشتن که قبله آمالشون دختر شهری ها هستند خلاصه اینکه با هم هم افزایی کردند و شد آنچه شد

و نکته دیگه اینکه مردم شبیه روانشناس ها شدند و کاری را که همه انجام می دهند و هنجار شده خوب می دانند و کاری که کسی انجام نمی دهد مگر عده قلیلی ناهنجار و بد می دانند همان امل بازی خودمان و برای تشخیص خوب از بد به این کار ندارند چی به صلاحشان است ؟ در حال که اگر ازشان بپرسید کسی عمدا کار به ضرر خودش انجام می دهد چه نظری در موردش دارید می گن بی عقله

عوام قرن هاست شبیه ببعی ها زندگی می کنن چون ببعی ها وقتی به جوی آب می رسن به هم نگاه میکنن ببینن کسی میپره یا نه ؟ اگه دیگران پریدند یعنی این کاریه که باید انجام بدن و اگه دیگران نپریدند یعنی این کاری ه که نباید انجام بدن و متاسفانه خواص هم بعضا از عوام عوام تر می شوند و خوشبختانه بعضی از عوام از خواص هم خواص تر می شوند و سعی میکنند اگه با جامعه گله وار روبرو شدند با دلیل عقلانی و وحیانی راه کم ضرر را انتخاب کنند و از سرزنش سرزنش کنندگان ترسی ندارند بلکه آن را طبیعی میدانند چون ببعی ها هرگز خودشان را متهم نمی کنند بلکه دیگران را متهم میکنند و بع بع می کنند

و نکته مهمی که هست اینه که کلاس پدر مردم رو در اورده

اگه بهشون بگن چادر کلاس داره چادر می پوشن اگه بگن مانتو اپل دار کلاس داره مانتو اپل دار می پوشن اگه بگن مانتو تنگ دکمه دار کلاس داره می پوشن اگه بگن مانتو بدون دکمه کلاس داره می پوشن اگه بگن تی شرت استرچ و شال بلند و ساپورت کلاس داره می پوشن در سال 1404 هم اگه بفهمن لباس زیر کلاس داره زمستونا بخاطر سرما با لباس زیر میان بیرون تابستون هم سعی میکنن یه جور گرما رو تحمل کنن تا یه تفاوتی وجود داشته باشه بین یونانی های باستان که لخت مادرزاد و همچنین اجداد داروین یعنی میمون ها و ایرانی هایی که طبق حکاکی ها هرگز برهنه نبودند

شما از 10 تا دختر نوجوون و جوون و تازه به سن تکلیف رسیده بپرس بگو نسبت پوششت با نظام سیاسی حاکم بر ایران و واجب دونستن چادر توسط این نظام چیه ؟

ببین چند تاشون حقیقتا عاملش کلاس ه و این که همه همین جوری ان دیگه گیر نده و آزادی خواهی بی حد وحصر و مرز ناشناسی این مقطع سنی و اینکه حیا زدایی شدن توسط جنگ قلب ها و ذهن ها یعنی soft war هرچند در توجیه شان این است که هر چی امر به معروف کردند بدتر شد(که متاسفانه حجت الاسلام ابراهیم فیاض هم هم سطح اینها فکر می کنه)

دخترها اصلا منطقی و چهارچوب بندی شده تصمیم نمی گیرن بلکه از چیزی که خوششون بیاد میرن سمتش ولو اینکه عالم و آدم هم جمع بش و صغری و کبری بچینن که کار ت درست نیست و عواقب بدی داره که فقط یه جواب میشنون اونم اینکه دلم میخواد به شما چه مربوطه من نمی تونم کاری بکنم که خودم دوست ندارم و یه عده دیگه دوست دارن اونا اگه دوست دارن خوب خودشون برن انجام بدن چرا منو مجبور به اون کار می کنن ؟ آیا خوبه منم اونا رو مجبور منم کاری رو انجام بدن که دوست ندارن ؟(همراه با اشک و ناله)

ببین این یعنی دقیقا استخوون کج که باید باهاش مدارا کرد چون نه میشه بی خیالش شد نه نمیشه باهاش جنگید نه میشه استدلال کرد چون باز عاطفی جوابت رو میده البته این نقطه ضعفش نیست این ویژگی شه و خیلی هم مطلوبه چون مسئول تربیت نسل بعدیه باید عاطفی باشه و اگه عقلش رو غلبه بده کما اینکه فمینیست ها تونستن و غلبه دادند هم خودش آسیب می بینه هم نسل بعدی کمبود محبت می گیره

لذا تنها راهی که هست اینه که اینقدر خونه رو براش جذاب کنی و اموراتش رو وابسته به بیرون رفتن نکنی که حتی الامکان از خونه خارج نشه چون اگه خارج شد و یه مهاجر براش افه اومد تا پوزشو نزنه آروم نمی شه و چون جامعه پر شده از مهاجرای افاده ای آرامش دختر کاملا از دست میره و هم و غم ش این میشه که هر روز خوشگل تر از دیروز توی جامعه ظاهر بشه تا هر کی شک داره که این دختر خانوم بهترینه خاطرش جمع بشه و قلب این دختر آروم بشه

اکثر دخترهای جذاب پسرها داخل آدم حساب نمیکنن چون فلسفه خلقت شون رو پوچ می دونن چه برسه به اینکه بخوان براشون آرایش کنن و فقط و فقط برای نگاه تحسین برانگیز خانوم های دیگه است که اینقدر شیرینه که حاضر نیستند لذت ش رو با هیچ چیز عوض کنن

و اگه حس کردند خدا دستور داده که دخترها انگشت نما نشن و چشم بقیه دخترها نزنه بیرون با خدا قهر می کنن و حس می کنن خدا درکشون نمی کنه و حتی اتهام بیجاکاری هم به خدا میزنن که اگه خدا نمی خواد همه دخترها به زیبایی ما پی ببرن خوب چرا اینو توی وجود همه ما نهادینه کرده ؟ مسخره کرده مارو ؟

و اگه هم جواب بدی بهشون که خوب معشوق عاشق رو با چیزی که خیلی دوست داره امتحان می کنه نه چیزی که راحت ازش دل می کنه

جواب می شنوی من نمی دونم من نمی تونم از این لذت صرف نظر کنم هر کی ناراحته می تونه نگاه نکنه مگه من مجبورشون کردم منو ببینن (بردن نگاه به سمت دیگه و ترک جلسه)

سازندگان کارتون های باربی دخترها رو خوب میشناسن و یه دختر موفق بی مشکل رو بی حجاب و بی حیاء قرار دادن و با حیازدایی تدریجی از دختران یهودی و مسیحی و مسلمان دخترانی که تا 100 سال پیش اکثرا محجبه بوده اند را علاقه مند به باربی بی حیاء می کنند تا دختر هم ناخواسته خودش را به شخصیت محبوب بی حجاب و بی حیاء اش یعنی باربی بیابد و نه دیگر کاری از دست خودش ساخته است نه دیگران چون در آن گفتمان قرار گرفته و روز بروز بیشتر باربی گونه خواهد شد و فقط میتوان نشست و به حالش گریست که دنیا و آخرتش به فنا رفت

این دختر عاشق باربی که در این discourse زیست می کند فرقی ندارد حاکمیت او را مجبور کند بی حجاب تر باشد یا با حجاب تر

او کار خودش را می کند و حیاء زدایی اش اگر در مرحله 3 باشد همان را زیست می کند و اگر در مرحله 4 باشد همان را زیست می کند و برایش مهم نیست حاکمیت چه می گوید لذا در فرانسه و ترکیه که دختران یه دین مودیفای شده دارند و نیمه باحیا هستند و با شلوار جین تنگ و بلوز آستین بلند تنگ و شال لبنانی بدون اینکه یک تار مو پیدا باشد تا دم در دانشگاه می روند وقتی مجبور می شوند روسری شان را بردارند بعد از دانشگاه روسری را باز می پوشند و روز از نو روزی از نو

فرانسه و ترکیه هم مثل ایران غیر عاطفی با دخترها برخورد می کنند لذا موفقیتشات مقطعی و در بلند مدت نتیجه عکس میدهد دخترهای فرانسوی و ترکیه ای از سر یک تصمیم عاطفی لجبازانه چادری می شوند که از نظر من کم ارزش است چون پروپایه درستی ندارد و امکان برگشت حالت بی چادری منتفی نیست هر چند کوته فکرانی خوشحال می شوند و این چادری های ترک و فرانسوی رسانه ای می شوند و می شوند چماق بر سر دختر با حیای مانتویی ایرانی که سر وسنگین به دبیرستان می رود که ببین بدبخت مسلمون یعنی این خارجیه که واقعا اسلام رو پذیرفته غافل از اینکه یه حسن روحانی فرانسوی و اکبر گنجی ترکیه ای هم اونجا پیدا شده که برخورد غیر عاطفی با حجاب دخترها کرده و دخترها رو انداخته توی بازی ای که این مجبورن تا آخر ادامه بدن(حسن روحانی و اکبر گنجی و خیلی از مجسمه های آزادی کنونی ، اول انقلاب با نفوذ به کمیته های سپاه برخورد غیر عاطفی با دخترها نسل اول انقلاب می کردند و حالا شدند منادی آزادی برای دختران نسل چهارم انقلاب اینم از عجایب روزگاره و یکی از هزار بدبختی ما که نمی دونیم چطوری به دخترها بگیم اینها همونا ن)

تصمیم یه دختر زیبا برای به نمایش نگذاشتن زیبایی اش کار بسیار مشکلی است ولی اگه دختری موفق بشه لذت نگاه تحسین برانگیز دختران دیگر را ندیده بگیرد با نگاه تحسین برانگیز خداوند روبرو می شود که لذتش وصف ناشدنی است و قابل مقایسه با لذت قبلی نیست

جوانی که در اوج طغیان جوانی اش رو به زیباترین معشوق عالم هستی بیاورد باعث مباهات معشوقش به ملائکه اش می شود

چه لذتی از این بالاتر که معشوق انسان عاشق انسان بشه و با نگاه پر از محبت و افتخار انسان رو به همه معرفی کند که ببینید این عزیز دل منه ها !