سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
 
امروز: شنبه 103 اردیبهشت 15

سوال اول: کاربرد های نقد در ادبیات نمایشی و لزوم شناخت آن را توضیح دهید؟

 

الف - کاربرد های نقد در ادبیات نمایشی عبارتند از :

تفسیر و تحلیل اثر : اگر منظور از نقد شکافتن و بررسی لایه های مختلف اثر باشد (اعم از سطحی و غیر سطحی)

اصلاح خود اثر، اگر منظور از نقد شناخت اشکالات اثر باشد

آموزش به مولف اثر اگر منظور از نقد ارائه راهکار برای بیان بهتر معنایی باشد که مولف قصد بیان آن را داشته است

همچنین راهکار در باب کابردی تر کردن اثر در جامعه و نیز راهکار در باب نزدیک تر کردن تخیل به واقعیات افراد ، جامعه و جهان هستی و دوری از توهم پردازی

 

آموزش به مولفان آثار دیگر و مولفان بالقوه اگر منظور از نقد  ارائه راهکار برای بیان بهتر معنایی باشد که مولف اثر قصد بیان آن را نداشته است ( یا اینکه مولف اثر توانایی بیان آن را نداشته است) ولی شایسته است مولفان دیگر در آثار خود آن را بیان کنند .

آموزش به مخاطب اثر اگر منظور از نقد آموزش عناصر بیانی اثر و ارتباط یابی این عناصر بیانی  با حلقه های اطراف مخاطب مثل خانواده و خوشاوندان و دوستان و جامعه شهری و بالاتر، برای دریافت بهتر پیام اثر باشد

آموزش روش نقد به نقادان دیگر اگر منظور از نقد ارائه مسیری باشد که منتقدان دیگر باید هنگام نقد طی کنند تا به فراستیسم دچار نشوند و ....  

 

ب - لزوم شناخت آن :

اولا اینکه بتوانیم سره را از ناسره تشخیص بدهیم و ثانیا بتوانیم مطلب را عیار سنجی کنیم و قیمت معنوی اثر را بدست آوریم و ثالثا با اثر هنر هنری برخورد علمی میکنیم و به تبع آن ناقد میشود صاحب علم و دیگر میتواند از عوامل فرانقد فاصله بگیرد و به تبع آن صاحبان اثر در مقابل خود یک علم نقد و متخصص علم نقد را میبینند و جلوی گزافه گویی خود را میگیرند و سعی میککند هم خوب حرف بزنند هم حرف خوب بزنند و مقدار زیادی از اعتماد به نفس کاذب شان فروکش میکند و هنگامی که برخورد علمی و منصفانه و به دور از غرض و مرض متخصص علم نقد را ببینند خود احساس نیاز کرده و با جان و دل به دنبال نقد شدن از سوی صاحب علم نقد و میروند و از عادت قبلی خود یعنی رجوع به غیر متخصص دست برمیدارند که نهایتا به سیر صعودی کیفی آثار بعدی اش خواهد شد و سایر مولفین به شرح ایضا .

در غیر اینصورت مولف مجبور است یا به نقدها بی تفاوت بماند یا از یک غیر متخصص به یک غیر متخصص دیگر رجوع کند

 

سوال دوم -تفاوت نقد نظری و عملی در چیست؟

الف - نقد نظری یعنی نقد کردن کلیت یک اثر یا اینکه نقد نظریه ای که اثر بر روی آن استوار است .

ب - نقد عملی یعنی نقد کردن خود اثر بدون در نظر گرفتن کلیت اثر و شالوده های نظری آن .

 

سوال سوم -مقدمات مورد لزوم برای نقد را بنویسید؟

1-شناخت مقوله

2-شناخت معیار

3-کنترل پیش انگاشت نقد

4-ارائه جامع ترین شناخت از سوی منتقد

5-عدم غرض و مرض

 

سوال چهارم -تفاوت نقد سنتی و نقد مدرن در چیست؟

الف - نقد سنتی یعنی اثر را با لحاظ مطالب خارج از اثر که مرتبط با اثر است عیار سنجی می کنیم به عبارت ساده تر در نقد سنتی یک اثر را با چیز های بیرونی اش می سنجیم  مثلا با زندگینامه مولف و احوالات تاریخی زمان شکل گیری اثر و ...

ب - نقد مدرن یعنی در عیار سنجی اثر ،مطالب خارج از متن اثر را لحاظ نمی کنیم بلکه عیار سنجی صرفا نسبت به خود اثر و فی حد نفسه صورت می پذیرد به عبارت ساده تر در نقد مدرن یک اثر را با چیزهای بیرونی اش نمی سنجیم بلکه طبق نظر رولان بارت در نقد قائل به مرگ مولف میشویم و فقط خود اثر را نقد میکنیم .  

 

سوال پنجم -نقد زندگینامه ای تاریخی و نقد اخلاقی و فلسفی را توضیح دهید؟

الف - روش تاریخی- زندگی نامه ای یکی از روشهای نقد سنتی است که علاوه بر متن اثر زندگی و زمانه مولف نیز مورد مطالعه و بررسی قرار میگیرد.

در روش زندگی نامه ای ،اثر ادبی عمدتا بازتاب زندگی نویسنده و زمانه او و همچنین بازتاب زمانه و زندگی شخصیت های اثر است کلید واژه های این روش اصل و نسب ،محیط اجتماعی و زمان است که در آثار " تن " منتقد فرانسوی به روشنی بیان شده است که برخی آن را نشانه جبرگرایی وراثتی و محیطی می دانند.

به هر صورت در رمانهای تاریخی که تشریح یک مقطعی از تاریخ هستند اگر خواننده رمان آن دوره را نشناسد ارجاعات بیرونی رمان را نمی فهمد و فهم رمان ناقص می ماند مثل فهم رمان خوشه های خشم جان اشتاین بک که بدون آشنایی با دوره رکود اقتصادی آمریکا ناقص می ماند .

آثار ادبی که فهم آن منوط است به زندگینامه مولف حتما باید سراغ نقد زندگینامه ای رفت و با استفاده از حالات و رویدادهای واقعی زندگی مولف آنها را رمز گشایی کرد مثل آثار جان میلتون و آگوست استریندبرگ

ب - شیوه اخلاقی فلسفی یکی از روشهای نقد سنتی است که علاوه بر متن اثر مباحث اخلاقی و فلسفی که اثر بر آن بنیان شده است نیز مورد مطالعه و بررسی قرار میگیرد

 

شیوه اخلاقی – فلسفی عمری به قدمت منتقدان یونان و روم دارد برای مثال افلاطون بر اخلاقی بودن و سودمندی تاکید فراوانی می کرد بر اساس این روش ادبیات در متن تفکر فلسفی یک دوره یا گروه تفسیر میشود لذا خواندن آثار ادبی سارتر بدون فهم اگزیستانسیالیسم سودمند نیست .  یا در زمینه اخلاق متیو آرنولد منتقد عصر ویکتوریا معتقد بود که یک اثر ادبی بزرگ باید بسیار جدی باشد .لازم به ذکر است که فرم و بررسی های زبان شناختی و زیبایی شناختی در این روش حائز اهمیت هستند اما در درجه دوم هستند و فقط آموزش اخلاقی یا فلسفی در درجه اول اهمیت قرار دارند . منتقد در این روش در صدد فهم آموزه ها و بیان آنهاست.


 نوشته شده توسط تحلیل بی عینک در جمعه 95/10/17 و ساعت 9:45 عصر | نظرات دیگران()
درباره خودم

بی عینک
تحلیل بی عینک
وقایع را بی عینک ببینیم نه از درون عینک رسانه ها . همین

آمار وبلاگ
بازدید امروز: 41
بازدید دیروز: 60
مجموع بازدیدها: 379417
جستجو در صفحه

لوگوی دوستان
خبر نامه