• وبلاگ : بي عينك
  • يادداشت : يادي از سروش پوربازرگان
  • نظرات : 1 خصوصي ، 13 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    خدا رحمتش كنه من هم ميشناختمش البته زياد نه ولي پسر خوبي بود

    انشالله با امام حسين ع محشور بشود

    سلام واقعا خدا صبرت بده ولي يه توصيه : از خدا بخواه به يه عشقي مبتلا بشي كه سروش كه هيچي دنيا كه هيچي بهشتتم فداي گرد پاش كني يا علييييييييييييييييييي مدد
    خوش به حالش...

    مطلب تاثير گذاري بود!

    در اين فكر رفتم كه خدا اول كساني را مي برد كه به آنها علاقه دارد!

    روحشان شاد....

    + مثل يك دوست 
    40 روز از پر كشيدن سروش نازنين گذشته ولي غم از دست دادن او ذره اي كم نشده .
    + محمدرضا 
    در 3سال دوران راهنمايي، يه اکيپ 6 نفره بوديم که تقريبآ همه جا با هم بوديم.
    محمدصادق ارشدرياحي، سروش پور بازرگان، مهدي چلونگر، محمدرضا رشيدي، ظهير صالحي و محمدعلي همت جو
    اسفند 86، کوه محمدصادق رو ازمون گرفت و 63 روز طول کشيد تا پيداش کردن.
    فاجعه بود.
    سروش رو اخرين بار بر سر مزار محمدصادق ديدم
    و حالا دوباره کوه سروش رو ...
    خيلي سخت و باورنکردنيه
    روحت شاد سروش
    + علي ايزدي 
    اي سروش رفتيو همه ديوانه شدند از اين همه بي وفايي دنيا همه آزرده شدند.

    فوت نا به هنگام اين عزيز را به همگان تسليت ميگوييم.

    هوووووف! چه سخت!

    آدم واقعا نمي دونه چه بگه ؛ خيلي سخته... چند وقت پيش منم همچين خبري رو راجع به يکي از آشناها شنيدم ... ديوانه کننده است...

    سلام

    به بلاگ سروش ما سر بزنيد

    + دوست 

    با سلام

    از دوستان سروش هستم ،منم مثل علي مي خواستم ببينم اسمش كجاها هست اما ديدم تعداد جاهايي كه تو اين درياي اطلاعات از شروش ما اسم هست خيلي كمه، اما به اين فكر ميكنم كه تعداد ذهنايي كه توشون اسم سروش هست و حتي با يك برخورد روشون تاثير گذاشته و برخورد و طرز تفكرش باعث شده هرچند كوچيك يه تلنگري به خودشون بزنن،از تعداد و شمارش خارجه ،خيلي خيلي زياده.سروش حتي با رفتنشم داره با ما حرف ميزنه رو ما تاثير گذاشته اما ناراحتي ما از اينه كه اگر ميموند ميتونست دنيا رو تغيير بده ميتونست رو افراد بيشتري تاثير بذاره اما بازم اينكه همونجور كه دلش ميخواست تو كوه پرواز كردنش بهمون دلگرمي و نويد ميده كه الان جاش خوبه به مقصودش رسيده و منتظره تا ببينه اين ژيغامش اينكه به قول علي دنيا فانيه رو كي ميگيره و به قول خودش از گيج مبهم بودن در مياد و ادم ميشه

    به اميد گرفتن پيغام سروش

    + علي پوربازرگان 
    سلام آقاي صديقي.
    من برادر سروشم.داشتم تو گوگل اسمشو سرچ ميکردم ببينم ميتونم يه رد پا ازش پيدا کنم که اولين لينک به وبلاگ شما خورد.
    نميدونم چي بگم.آخه من تمام لحظه ها با سروش بودم.اينهمه سال جلوي چشمام بود.ميدوني به جرات ميتونم قسم بخورم که باورم نشده سروش به رحمت خدا رفته.حس ميکنم همين ديشب بود که کنارم بود.ولي وقتي تقويمو نگاه ميکنم ميبينم الان 16 روز که سروشم نيست.
    همش حس ميکنم الان نيست، نه ديگه نيست.
    منم حس خودتو پيدا کردم.راستشو بخواي هيچوقت فکرشو نميکردم که اين اتفاق بيفته.شايد خدا مي خواست تلنگري هم به من يا بقيه زده باشه.ولي اين تلنگر باعث شده مني که تا 80 سالگي واسه خودم برنامه دقيق چيده بودم الان ناراحت باشم که چند سال ديگه زندم.دلم نميخواد بمونم.نه بخاطر اينکه برادرمو از دست دادم.ميدوني؟ به بي ارزشي و پستي اين دنيا پي بردم.همونطوري که آقاي رجبعلي خياط (ره) از دنيا با لفظ عجوزه ياد ميکردند.منم حس ميکنم درک کردم که اين دنيا هيچ نقطه جذابي نداره و فقط اومديم بارمونو ببنديمو بريم.سروش چقدر زود دست از اين عجوزه با ظاهر فريبندش کشيد.
    و واي به حال کسي که خودشو و فکرشو و وجودشو فداي اين دنياي پوچ و فاني بکنه.
    اميدوارم بتونم خودمو زود پيدا کنم تا بتونم مثل صالحين بارمو زود ببندم.و برم.
    خدا رحمتش کنه و خدا هممون رو رحمت کنه.
    اگه دوست داشتين فاتحه اي هم براي شادي روح ارواح گذشتگان و بلاخذ سروش عزيز قرائت کنيد.
    يا حق...
    علي
    + ساماني 

    با سلام و عرض تسليت به خاطرغمي كه روي قلب هممون سنگيني ميكنه.سروش به ما به خصوص به من خيلي چيزها ياد داد و مسير زندگي منو كاملا تغيير داد. اون بهترين بود.

    اون به همه ياد داد كه كه يك انسان ميتونه از نظر ديني و انساني واقعا عالي رتبه باشه و تمام روابطش رو در مسير كمك به ديگران تنظيم كنه. از خوبيهاي شما هم زياد از سروش شنيده بودم.

    خواهش ميكنم براي صبر خانواده اش و ما دوستانش دعا كنيد.

    + .... 

    خوندن متن هاي نوشته شده براي سروش بدجوري منو به هم ريخت

    هر سه تا كتابو من به سروش داده بودم

    هم پرواز تا بينهايت..هم دو تا کتاب از مجموعه "به مجنون گفتم زنده بماند" درباره شهيد باکري و صياد

    قرار بود کتاب شهيد همت رو هم بعد از خوندن اونا براش بيارم.

    کتاب بابايي رو خونده بود و رفته بود ازش خريده بود و کتابو بم پس داده بود....اما نميدونم بقيه رو خونده بود يا نه....

    به جاش به من کتاب مهر تابان رو بم داده بود که هنوز هيچيشو نخوندم

    ميگفت يه سير مطالعاتي ميذاريم...اما نموند تا تمومش كنيم

    نميدونم اين وبلاگ مال كيه ...اما اونجور كه سروش تعريف ميكرد...شايد وبلاگ آقاي صديقي باشه...نميدونم